بازگشت

كلام امام يافعي


امام يافعي يمني مكي متوفي به سال (768) ه در مرآت الجنان گويد [1] و ما ذكر انه نقل الي عسقلان او القاهرة لا يصح.

يعني آنچه گفته شده كه رأس مطهر امام (ع) به عسقلان نقل شده و يا به قاهره نقل داده اند صحيح نمي باشد، از كلام يافعي نيز كه صريحا نقل كردن رأس مطهر را به عسقلان و يا قاهره انكار كرده ظاهر مي شود كه نزد وي محقق شده كه سري كه نقل داده اند رأس مطهر امام عليه السلام نبوده است.

پس آنچه خلاصه ي گفتار جمعي از مؤرخين اهل سنت است آنست كه سر مبارك امام (ع)را از خزانه ي يزيد پليد يافته اند و آن را در باب الفراديس دمشق دفن كرده اند و ظاهرا اين قضيه در زمان سليمان بن


عبدالملك خليفه ي پرخور اموري اتفاق افتاده [2] و در زمان فاطميين مصر از باب الفراديس به عسقلان نقل داده و از آنجا نيز در سال (548) ه يا (549) ه به قاهره حمل كرده اند و به نقل بعضي اين قضيه ي حمل رأس شريف از خوف صليبي ها بوده ولي از كجا كه امثال امير الجيوش بدر جمالي وزير المستنصر بالله معد فاطمي و ملك الافضل و در زمان الفائز بالله طلائع بن رزبك و ديگر زمامداران وقت نظريات سياسي كه در انظار مردم اثر بگذارد از اين عمل شان نداشته اند و بي جهت نيست كه امام يافعي ابومحمد عبدالله بن علي بن سليمان يمني مكي متوفي در سال (768) ه گفته:

نقل دادن رأس اطهر را به عسقلان يا قاهره صحت ندارد چنانچه عين عبارت او گذشت و خود امام يافعي نقل كرده كه رأس مطهر را يزيد به مدينه ي منوره با خاندان رسالت و جمعي از موالي بني هاشم و عده ي از موالي ابوسفيان فرستاد و در مدينه در بقيع نزد قبر مادرش فاطمة عليهاالسلام دفن شد و گويد: [3] «هذا اصح ما قيل فيه» و از زبير بن بكار نيز اين قول


را نقل كرده ولي زبير به بكار از دشمنان اهل بيت عليهم السلام است اقوالش بقدر پشيزي ارزش ندارد و اگر رأس مطهر را به مدينه برده باشند در آنجا دفن نشده و قبر مادرش زهراء بتول عليهاالسلام در بقيع نيست جده ي امام عليه السلام فاطمة بنت اسد در بقيع مدفون است و از مؤرخين كه گفته اند رأس مطهر را به مدينه برده اند قائلند به اين كه آن را از مدينه به كربلاء آورده و به جسد اطيب ملحق كرده اند.


پاورقي

[1] ج 1 ص 136 ط حيدرآباد سال 1337 ه.

[2] سيوطي در تاريخ الخلفاء در ترجمه‏ي سليمان گويد: اکل في مجلس سبعين رمانة و خروفا وست دجاجات و مکوک زبيب طائفي. سليمان در سال 96 به خلافت نشسته و در سال 99 وفات کرده است- شايد از پرخوري مرده است.

[3] مرآة الجنان ج 1 ص 136 ط حيدرآباد.