بازگشت

نقل كلمات ارزنده مجتهد امين عاملي


سيد امين (ره) در قسم اول از جزء چهارم اعيان الشيعة ص 271 طبع دمشق مي فرمايد:

ثم ان يزيد (لع) امر برد السبايا و الاساري الي المدينة و ارسل معهم النعمان بن بشير الانصاري في جماعة فلما بلغوا الي العراق قالوا للدليل مر بنا علي طريق كربلاء فلما و صلوا الي موضع المصرع و جدوا جابر بن عبد الله الانصاري و جماعه من بني هاشم و رجالا من آل الرسول صلي الله عليه و آله و سلم قد ورد و الزيارة قبر الحسين عليه السلام فتو افوافي وقت واحد و تلاقوا بالبكاء و الحزن و اللطم و أقاموا المأتم و اجتمع عليهم اهل ذلك السواد و أقاموا علي ذلك اياما.

و المشهور انهم و صلوا كربلاء في العشرين من صفر و منه زيارة الاربعين الواردة عن ائمة اهل البيت عليهم السلام للحسين عليه السلام [1] .


و قد يستبعد ذلك بان المسافة بين العراق و الشام تقطع في نحو من شهر و لابدان يكونوا بقوا في الشام مدة فكيف يمكن استيعاب الذهاب و الاياب و البقاء في الشام و الذهاب للكوفة و البقاء فيها في اربعين يوما.

و يمكن دفع الاستبعاد [2] بانه يوجد طريق بين الشام و العراق يمكن قطعه في اسبوع لكونه مستقيما و كان عرب عقيل يسلكونه في زماننا.

و تدل بعض الاخبار علي ان البريد [3] كان يذهب من الشام للعراق في اسبوع.

و عرب صليب يذهبون من حوران للنجف في نحو ثمانية ايام. فلعلهم سلكوا هذا الطريق و تزودوا ما يكفيهم من الماء و اقلوا المقام في الكوفة و الشام والله اعلم.

مي فرمايد: يزيد پليد امر كرد كه سبايا و اسراء خاندان رسالت


به مدينه برگردند و همراه آنها نعمان بن بشير انصاري [4] را فرستاد با جماعتي.

و وقتي كه به عراق رسيدند [5] به دليل و راهنما گفتند ما را به طريق كربلاء ببر و زماني كه به محل مصرع شهداء كربلاء رسيدند ديدند جابر بن عبدالله انصاري و جماعتي از بني هاشم و مرداني از خاندان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم براي زيارت حسين عليه السلام وارد شده اند و در وقت واحد وارد شده و با گريه و حزن و به سينه زنان ملاقات كردند و اقامه ي عزاء نمودند و اهل آن اطراف به دور آنها جمع شده و بر آن منوال چند


روزي اقامت نمودند.

بعد سيد اعيان علماء شيعه (ره) مي فرمايد: مشهور آنست كه خاندان رسالت در بيستم ماه صفر به كربلاء رسيده اند و زيارت اربعين كه از ائمه ي اهل بيت عليهم السلام براي امام حسين عليه السلام وارد شده از آن جهت است.

و بعيد شمرده مي شود آمدن ايشان در بيستم ماه صفر به جهت اين كه مسافت مابين عراق و شام كه در ظرف يك ماه طي شده و طول مي كشد و اهل بيت هم در شام لابد مدتي مانده اند پس چطور مي شود كه آمدن و رفتن و ماندن در شام و رفتن به كوفه و در آنجا ماندن همه ي اينها در مدت چهل روز تمام بشود.

بعد مي فرمايد: ممكن است اين بعيد شمردن را با اين جواب دفع كرد كه راهي ميان شام و عراق وجود دارد كه ممكن است آن را در مدت يك هفته طي نمود چون راه مستقيم است و عربهاي (عقيل) در زمان ما آن راه را پيش مي گيرند.

و بعض اخبار دلالت دارد بر اين كه «بريد» و پيك كه از شام به عراق مي رفت در مدت يك هفته مي رفته.

و عربهاي (صليب) از حوران به نجف اشرف در ظرف هشت روز مي روند.

پس شايد اهل بيت رسالت همين راه را پيش گرفته اند و همراه خودشان


از توشه ي راه و از آب آن اندازه برداشته اند كه به آنها كفايت كند و اقامت شان در كوفه و شام كمتر شده است.

و اين فرمايش آن سيد مطلع متتبع خبير كبير بسيار متين است و آنهائي كه تصور مي كنند خاندان رسالت در دوران اسارت در دست دشمنان سرسخت اسلام بني اميه مدتها در كوفه و در عرض راه ميان عراق و شام و در خود شام زياد توقف كرده اند تصور و خيال صحيح نيست داستانهاي طولاني كه براي عرض راهها تراشيده و شاخ و برگها داده اند بي اساس و اعتماد را نشايد و حرفهاي ضعيف بي مدرك و از كتابهاي نااهلان و از تأليفات مؤلفين مجهول مانند مقتل جعلي ابي مخنف و اسفرائني أخذ و از ساده لوحان بي تفكر ناشي شده است.


پاورقي

[1] عبارت سيد امين عاملي (ره) شاهد است به اين که گرچه تصريح به سال نفرموده ولي ارتکازي ميان شيعه است که منظورش بيستم صفر سال: (61) است.

[2] چون سيد بزرگوار مي‏داند که قول مشهور مطابق واقع مي‏شود و استبعاد دليل نيست و لذا آن را خواسته دفع کند چنانچه يکي از موثقين از علماء شفاها از سيد امين قدس‏سره نقل مي‏فرمود که قائل بود اسراء اهل‏بيت (ع) در اربعين اول به کربلاء آمده‏اند.

[3] احوالات بريد را در زمانهاي سابق تفصيلا در اين کتاب شرح داده شد رجوع شود به صفحه: (138).

[4] نعمان ابن بشير انصاري از دشمنان اميرالمؤمنين عليه‏السلام و از امراء معاويه و يزيد و از دژخيمان او بوده و در باب حمص در فتنه‏ي مروان و ضحاک در (مرج راهط) بعد از هلاکت يزيد به قتل رسيده است رجوع شود به تواريخ و کتب رجال و شرح نهج‏البلاغه‏ي معتزلي.

[5] منظور آنست که از نزديکي‏هاي عراق مي‏گذشتند يا اصلا به قصد عراق راه را طي کرده‏اند چنانچه ظاهر همين است و وقتي که به عراق رسيده‏اند به دليل گفته‏اند که به کربلاء برود و قطار آن کاروان خاندان پيغمبر (ص) را که جمعي از امت او احترامشان را مراعات ننموده و اسيرشان کردند به نينوا بکشد تا قبور شهداء دشت بلاء را زيارت کرده و رهسپار مدينه شوند از آنها بدتر آن کسي است، مانند ابن تيميه که بعد از چند قرن پا به عرصه‏ي وجود گذارده و با تمام بي‏حيائي اسارت اهل‏بيت سيدالشهداء (ع)را انکار نمايد.