بازگشت

رويه ي ساحرانه در نقل تاريخ


چنانچه همين رويه ساحرانه- نقل تاريخ با سند- در كتب ابوالفرج اصفهاني بكار رفته و چه بسيار قصص و افسانه ها و قصه هاي جعلي كه جنبه ي ادبي داشته با سند نقل كرده و داستانهاي مجعوله را با اسناد روايت نموده و آنهائي كه بعدا پا به عرصه ي وجود گذاشته اند آنها را قضاياي واقعي تصور كرده و به عنوان يك موضوع و قصه اي كه واقع و حقيقت داشته باشد تلقي به قبول نموده اند و عمده نظرشان بر اين است كه با سند نقل شده است در صورتي كه جعل كنندگان و وضاعين چنانچه قصه را جعل كرده اند سندش را نيز وضع نموده و ساخته اند.

و لذا مهره ي فن و اهل تحقيق در نقل تواريخ به كتاب «الاغاني» ابوالفرج اصفهاني اعتماد نكرده و از جنبه ي تاريخي به كتاب نامبرده ارزش قائل نشده اند مثل جرجي زيدان مؤرخ مشهور كتاب «الاغاني» را مدرك نقليات خويشتن قرار داده و در كتاب تاريخ تمدن و آداب اللغة تمسك به حرفها ابوالفرج دراغاني نموده و با نقل بعض قصص روي تاريخ خصوصا تاريخ دوره ي بني عباس را خارج از حد و حصر آلوده با حرف هاي


خلاف واقع كرده است.