بازگشت

تصور ورود اسراء به كربلاء و الحاق رأس اطهر به بدن اطيب


در ازاء اين فرمايش آن محدث جليل مي توان گفت: چون موقع ورود امام عليه السلام با مخدرات خاندان عصمت و طهارت بارض اطيب كربلاء پس از دچار شدن آنها به آن همه زحمات طاقت فرسا و بعد از اسارت و خلاصي از دست يزيد پليد و آوردن امام عليه السلام رأس اطهر و اقدس سيدالشهداء عليه السلام را همراه خود كه ملحق به بدن اطيب كند و ديدن بانوان عصمت قبر مطهر سيدالشهداء (ع) و قبور جوانان بني هاشم و سائر شهداء دشت كربلاء را در آن موقع آنها در چه حال بوده اند؟ از تصور ما خارج است.

و حتما امام (ع) موقعي كه به نزديكي حائر مقدس مي رسد و با جابر و عطية ملاقات مي فرمايد و سائر اشخاص كه در آنجا بوده اند امر فرموده كه از حريم حائر مقدس و از دور آن محل شريف دور شوند تا مخدرات عصمت و طهارت وارد كنار حائر شريف بشوند چون قطعا آنها صدا به ناله و فغان بلند مي كنند و اشخاص نامحرم بايد بر كنار باشند گرچه آنها مودب با آداب شرع مقدس بوده و تمامي حركات و سكنات و رفتار آنها سر موئي از جاده ي شريعت مقدسه به كنار نخواهد شد و در حال گريه و شيون نيز مطابق دستور اسلام بوده ولي در مقام نوحه و ندبه اگر اشخاص نامحرم در آن محوطه نبوده باشند بهتر خواهد بود چنانچه حضرت زينب كبري سلام الله عليها روز يازدهم محرم كه به قتلگاه نزد نعش مبارك برادرش سيدالشهداء (ع) قرار گرفت چنان نوحه سرائي به برادر خويش كرد كه عبارت كتب مقاتل و تواريخ از شيعه


و سني اين است «و ابكت كل عدو و صديق» تمامي دوست و دشمن را به گريه درآورد پس حالا كه از اسارت شام برگشته و كنار قبر برادرها و برادرزاده ها قرار گرفته چه نوحه سرائي خواهد كرد و لذا قطعا امام (ع) امر مي فرمايد كه اشخاص بي گانه از حريم مطهر حائر شريف دور باشند و شايد به اين جهت عطيه و ديگران كنار شده اند و سخنان امام عليه السلام و يا كلماتي كه امام عليه السلام در موقع زيارت پدر بزرگوارش سيدالشهداء عليه السلام با آن كلمات زيارت فرموده نتوانسته اند حفظ نمايند و به شيعيان و نسل آينده آنها رابه يادگار بگذارند اين طور نيست كه علت عدم نقل زيارتي از امام عليه السلام در آن موقع منحصر به آن چه محدث نوري (ره) تصور فرموده، باشد شايد جهات و موانع ديگري علت آن شده كه به ما نقل نگرديده و به اطلاع ما نرسيده.

يا كتبي كه اينگونه قضايا و حوادث را متضمن بوده و در آنها درج و نقل شده از ميان رفته چقدر كتابهاي اسلامي در حملات تاتار و مغول از كتابخانه هاي مهم بلاد اسلامي از بين رفته است كه جز اسامي و فهرست آنها را در كتب رجال و تراجم مطالعه نمي كنيم چنانچه بر اهل تتبع و اطلاع پوشيده نيست.