بازگشت

نامه ي آقاي عطائي خراساني


اينك نامه ي نامبرده در زير نقل مي شود:

عليك مني سلام الله ما صدحت ورق الحمام و هز الريح أغصانا نمودار احساسي كه از مطالعه ي كتاب شريف تحقيق درباره ي روز اربعين سيدالشهداء عليه آلاف التحية و الثناء نوشته ي محقق تحرير و حبرنبيل ملاذ الانام آيةالله الحجة حضرت بندگان آقاي حاج سيد محمد علي قاضي طباطبائي مدالله ظله بعناياته الكاملة علي رؤسنا. شيواترين درود و والاترين سپاسم را از راه دور تقديم مي دارم، آري بحثهاي متنوع كتاب مذكور و تحقيقات علمي آن در اعماق روحم مي نشست، رياضت و زحمت چهل سال مطالعه ي كتابهاي گوناگون را اربعين معظم له از ميان برمي داشت، و انبساطي به جانم مي بخشيد هر ورق آن كه جدا بايد همچون ورق زر دست به دست گردد اصالت و ارزش نويسنده را رهنمون بود، لطف بيان و حسن تعبير و سنجش گفتار و آزادگي در بحث و صراحت قلم با عبارات زبان شيرين پارسي و فصيح و بليغ تازي همه جا به چشم مي خورد، حقا نويسنده ي معظم آفريننده است او نه تنها خوب نوشته بلكه بهتر انديشيده با بهائي در زمينه هاي فكري و جنبه هاي سازندگي گشوده و


پراگماتيسم عملي و مدينه ي فاضله را نشان داده است. دردها و غمها، نابسامانيها و مفاسد كوچك و بزرگ اجتماع را درك كرده است، و به بهترين لباس براي خواننده مجسم ساخته است، با سرپنجه ي برهان و هنگامه هاي قاطع به جنگ انحرافات فكري و كج انديشيهاي عصري برخاسته، در مواردي از حريم ولايت با ولائي خالص سخت و هر چند سخت تر به دفاع پرداخته، سني زده ها و غرب گرفته ها را رسوا و رسواتر ساخته، صدمات صاحبان كتب ضعيفه را به عالم شيعه در صفحاتي چند معرفي نموده هذيان گوئيهاي ابن تيمية و ابن حزم اندلسي و حراني حنبلي و بيطار و آخوند أوف و عمرو بن سعيد و طبري نويسنده ي تاريخ كبير و أغاني و افسانه نامه ي ابوالفرج اصفهاني و غزالي و آلوسي و مميت الدين عربي و دهها نويسنده و ياوه سراي ديگر را پاسخ داده و مزدوران استعمار را همانند گوستاولبون با نوك تيز قلم فشار داده، و در زمينه ي كتابهائي از قبيل فصل الخطاب و فقه الرضا و طراز المذهب و مجالس المتقين و غيره به نقد و انتقاد پرداخته، و تحريف صاحب قاموس را به وجهي لطيف بيان داشته، و از نسبتهاي ناروا به پيشوايان دين ممانعت به عمل آورده، و همچنان كه از فهرست كتاب روشن است به بحثهائي ارزنده كه تماشاي آن كار يكي دو ساعت نيست پرداخته، رسالت تفهيم را با شناخت عميق مكتبهاي بشري و مقايسه اش با مكاتب معنوي به انجام آورده، و شور و غوغائي در اين زمينه به راه انداخته، و مأخذ كتاب را از قريب پانصد جلد كتاب فراهم آورده، و روشنائي عالم آرائي


را به دوستداران كتاب نمودار ساخته، جدا در تكاپوي حقائق تلاشي حكيمانه فرموده. و عجب اين كه وحدت موضوع را همه جا رعايت نموده و در بحثهاي زندگي سازش از اين شاخه به آن شاخه پرواز نكرده حقيقت اين است هنگامي كه از مطالعه ي كتاب تحقيق اربعين فارغ شدم دلم مي خواست ساعتها بمانم، و اصالتها و واقعيتها را بيشتر تماشا كنم، من كتاب زياد خوانده ام و زندگي علميم را تنها با كتاب گذرانده ام وليكن كتابي كه از انحراف به دور باشد و كج انديشي نداشته باشد كمتر يافته ام، از آن تعداد كم است نوشته هاي معظم له، اين قضاوت به حق است علامه ي قاضي زندگيش وقف دانش، و افزودن معلومات، و حل مشكلات علمي است، نيازي به معرفي ندارد، آثار وجودي آن جناب بهترين گواه بر اين مدعا است، تعليقات و اضافات دلپذير نامبرده در كتابهائي مانند انوار نعمانية: سيد جزائري، و جنةالمأوي: كاشف الغطاء، و انيس الموحدين: نراقي، و علم امام: شيخ محمد حسين مظفر، و نوشته هاي مستقل ديگر شاهديست صادق همگان در توسعه بخشيدن دائره ي معلومات نقشي بسزا دارند و در انتخاب مطالب و آثار داراي ذوقي سرشارند روايات منتخبه از صفحه ي 314 [1] به بعد در تحقيق صلوات و ضم آل و


روايت صفحه ي (436) از نوف بكالي و دهها روايت ديگر كاشف اين گفته است. و من هرگز توان آن ندارم قيافه ي حقيقي كتاب را و آنچه در درون دارم نگارش دهم و ترسيم اين موضوع مجالي بيشتر و خاطري جمع تر مي خواهد جز اين نيست كه براي معظم له از خداوند جهان توفيقات روزافزون مسئلت دارم و از هرگونه قصور در خطاب و اسائه و تصديع اوقات آن حضرت پوزش مي طلبم چاره ئي نداشتم جز اين كه نمونه ئي از ارادتم را به زبان قلم آوردم. با تقديم احترام- والله الموفق و المعين الاحقر شيخ علي اصغر عطائي خراساني 26 شوال المكرم 1394 ه ق



پاورقي

[1] راجع به صفحات طبع اول کتاب است.