بازگشت

بناي قبه ي حضرت عباس


1- قبر حضرت اباالفضل «عليه السلام» در دوره ي امويه به تحقيق داراي آثار قبر بوده، و درب ورودي داشته. و مي توان گفت: اين آثار قبر، درب روضه آثار تائبين و مختار و اصحاب اوست كه بين سال 64 تا 72 ساخته شده، و دوستان و علويين به زيارت آنجا مي رفتند، تحقيقا قبه و سايبان داشته است.

2- اين آثار به نظر ما به دست هارون خراب نشد و مأمون آن را تكميل نموده، ساختماني بر آن افزوده كه تا زمان متوكل بوده، و دلائلي كه به نظر ما مي رسد اين است كه اولا هارون به قصد انهدام خراب نكرده، و خيلي دور است از عقايد و روحيه ي هارون الرشيد به آل علي «عليه السلام» و اينكه قبر حسين را به قصد محو كردن آثار منهدم كرده باشد، گمان ما بر اين است خواسته مانند بناي قبه ي اميرالمؤمنين علي «عليه السلام»


ساختماني كند و موفق نشده، و در اين خرابيها معلوم نيست قبر حضرت عباس كه آثار مختصري داشته خراب شده باشد؛ به اضافه بني اسد هنوز در اطراف غاضريه منزل داشته و نسبت به عباس «عليه السلام» مخصوصا علاقمند بوده اند. بني اميه به علت خويشاوندي با ام البنين نسبتا احترام به عباس «عليه السلام» مي كردند.

3- عمارت منتصر است، تقحيقا متوكل ساختمان و آثار قبر حسين و اتباع او را ويران كرد، نه يك دفعه بلكه چهار مرتبه بر اين تصميمي شد، و فرستاد ويران و منهدم كردند و آب بستند و زراعت نمودند، بنابراين هر آثاري براي قبر عباس بوده آن هم بدون ترديد خراب و ويران شده است و منتصر تا 273 براي جلب علويين بر خلاف پدر، ساختمان مختصري نموده است.

4- ساختمان زيد داعي است كه چنانچه از اخبار معلوم مي شود زيد داعي، مبالغي هنگفت براي تعمير مشاهد آورده و مسلما در بارگاه حضرت عباس مبلغي صرف نموده است، و در اخبار زائرين قرن سوم ديده مي شود كه در زيارت عباس بن علي «عليه السلام» بر درب حاير و روضه ي او مي ايستادند و زيارت مي خواندند ولي از چگونگي آن اطلاعي در دست نيست.

5- عمارات ديالمه است كه در 371 عضدالدوله به زيارت رفته، ساختمان نمود و رسما اعلان تشيع داده است، و در اين باب مسلما قبه و بارگاهي براي حضرت اباالفضل «عليه السلام» ساخته است، و هيچ جاي شك نيست كه قبه و بارگاه داشته، و ظن قوي آن است كه اين بارگاه كنوني از عضدالدوله ي ديلمي است، زيرا حريق در روضه ي حضرت عباس رو نداده، و بعد از آن هم ويران نشده باشد. وصف ابن بطوطه هم منطبق با همين قبه است، و از آن پس سلطان جلاير ايلكاني كه قبه و بارگاه حضرت حسين «عليه السلام» ساخته آنجا را تعمير و تكميل نموده، و اين بنا تا زمان صفويه بوده است.

6- ساختمان و بناي صفويه است، صفويه تحقيقا در اين قبه و بارگاه تصرفي


كرده اند بايد همين طور هم باشد زيرا از سال 373 تا زمان صفويه 907 بالغ بر 534 سال مي باشد و مسلما بنا در اين مدت و دو مرتبه هم تعمير شده باشد باز محتاج تعمير خواهد بود، و گمان بر اين است كه شالوده ي ديالمه را صفويه برچيده، و عينا باز بالا برده اند، زيرا استحكام بنا و عمارت خيلي قديمي به نظر نمي آيد بلكه مانند ساير ابنيه ي صفوي است.

و از دوره ي صفويه تاكنون مرتب تكميل و تعمير و تزيين گشته، و مخصوصا تزيينات در و ديوار روضه و صحن و ايوان از دوره ي نادر به بعد شروع شده است، مخصوصا زمان ناصرالدين شاه قاجار.