بازگشت

كربلا قبله ي آزادگان است


«البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه و الذي خبث لا يخرج الا نكدا»

اسلام دو قبله در شريعت خود قرار داد، يكي قبله ي نماز است كه كليه ي مسلمين بايد بدان سوي نماز بگزارند و آن كعبه در مكه است كه مطاف مسلمين جهان است، و ديگر قبله اي براي متفكرين و آزادگان قرار داد تا مردم را به يك حركت فكري وادارد و اسرا و رموز آفرينش را به آنها بياموزد و آن كربلا است، زيرا داستان مؤلمه ي كربلا جالبترين


وقايع ادوار حيات بشري است كه منشأ يك سلسله حوادث قرار گرفته، و افكار آزادگان را به سوي رموز و حقايقي از معاني مي كشاند كه آنها درك كردني است نه گفتني، يدرك و لا يوصف است.

آرامگاه حسين يا كانون انوار عشق و محبت در مسير زندگاني هميشه فروزان است، و در شريعت اسلامي همواره مورد احترام و مثل علياي انسانيت و فضيلت و از خود گذشتگي است.

اين كانوني است كه هرگز انوار و افاضاتش خاموش نگردد و روز افزون پرتو منطقه ي نفوذ بيشتري را اشغال كند، و در محيط بزرگتري اشعه ي تابان خود را توسعه دهد.

كربلا براي سالك عارف، براي كسي كه در مقام تكامل و تقويت روح باشد كعبه ي آزادگان است، كه او را به اسراري از معاني و حقايقي از غايت آفرينش واقف مي سازد، و مفهوم فضيلت را به انسان مي آموزد. و اگر اين كعبه نبود، يقينا بسياري از كلمات مانند عشق و صبر و شهامت و شجاعت، فداكاري معني و ترجمه نشده بود. قبر حسين است كه بشر متفكر و خردمند را به قدس و عظمت، به كمال و فضيلت، سوق مي دهد، و صفات فاضله ي انسانيت را يكي پس از ديگري تشريح مي كند، و در قوه ي مقدمه ي دماغ براي هميشه معني و مفهوم آن را باقي مي گذارد.

اثر وضعي نماز و خضوع و خشيت در قبه ي حسيني در 1363 سال از روز عاشورا تا امروز بهترين شاهد عرض ما مي باشد كه ميليونها مردم را به اين حركت فكري وا داشته و به اين خضوع و خشيت انداخته، كه در پيشگاه پروردگار چنين تواضع و تقوا نشان دهند، و رشته ي ذكر و نماز و عبادت قطع نشدني همچنان ادامه يابد تا روز قيامت، و ميليونها بشر در هر عصر طواف اين كعبه ي دل كنند و خاك آن را با اثري كه به جا مي گذارد به اطراف و اكناف عالم ببرند، و از حسين صاحب فضيلت حقيقي همه جا سخن به حق و حقيقت به ميان آورند.


هر سال نو و تجديد مي شود، تو گوئي كه داستان شهادت حسين از نو آغاز شده است، چنان قلوب و افكار را تحت تأثير عميق اين فداكاري مي گذارند كه احساسات قلبي و ادراكات دماغي همه محو و متحير كار عجيب او مي گردد. به همين جهات نظر مقدس پيشواي اسلام بود كه حسين را نفس خود خواند، و خود را از او دانسته، و شمع فروزان كعبه ي آزادگان را هميشه زنده و روشن مي ديد كه در هر عصر ملل اسلامي صبحگاهان و شامگاهان پس از نماز و سجده، به خاك كعبه ي دل سلام بر قبر و مزار حسين بدهند، و دلدادگان كوي او را به عظمت و بزرگي ياد نمايند.

به همين جهات، كربلا در شريعت اسلام يك مرتبه و درجه ي عالي در تاريخ اسلام به خود گرفت، و مزار حسين شهيد مقدس اسلامي بلا دفاع و مؤثر در زندگاني بشري به شمار رفت؛ و خون حسين، خون پيغمبر، و خون خدا شناخته شد. و مكان و منزلت كربلاي حسين از مكان و منزلت مدينه ي رسول و مكه ي الهي برتري گرفت، زيرا از نظر ظاهر مدرسه ي علمي و مركز عظمت ديني و محل عبادت دائمي شد، و از لحاظ باطن، نيروي محركه ي قواي دماغي در حركت فكري و جاذب توجه و احساسات آزادي و آزادگان عشق و طريقت در راه حقيقت قرار گرفت. و شگفتي در اين است كه هر چه از اين معاني گفته شد، در كربلا به ظهور پيوسته، و هر روز به تازگي آن افزوده مي شود، و گذشته و حاضر و آينده ي آن يكسان بلكه رونق افروز آينده است، و عالم حس و شهود را مشهود مي سازد، و اين معني ديدني و درك كردني است، نه گفتني و شنيدني؛ بايد رفت و ديد!!