بازگشت

عاشورا در دولت صفويه


گفته شد كه عاشورا در قرون وسطي اهميت بيشتري پيدا كرد، به طوري كه امير تيمور گوركاني چون از اين واقعه ي مؤلمه آگاه شد گفت: براي من تشبيهي از آن روز درست كنند كه بهتر بفهمم چه شده. و طبق اخبار و تواريخ، تعزيه از آن روز شروع شد، و در مجالس تعزيه به مفهوم عرف، افرادي صحنه سازي مي كردند و هر كس به


صورت يكي از عمال ميدان كربلا در مي آمد و همان پيكار را تقليد مي كردند. و تعزيه كم كم صورت ديگري به خود گرفت، و از حقيقت امر براي نشان دادن صحنه به يك صورت خرافي و بازيگري درآمد، ولي مجالس ذكر و مجد و عظمت حسين «عليه السلام» بسيار تشكيل مي شد، به طوري كه كتب فارسي و عربي و تركي و اردو و هندي و افغاني و غيره همه نمونه ي اين حقيقت است.

و چون دوره به صفويه رسيد كه خود آنها از سادات موسوي بودند و در تماميت ارضي ايران از تمام بحر خزر تا تمام سواحل خليج فارس استقلال نفوذ و حكومت داشتند. اين معني را به يك صورت جامع تري يكنواخت براي اولين بار در تمام كشور پهناور ايران و عراق و افغانستان و تركستان درآوردند، و عاشورا را روز عزاي ملي و ماتم عمومي قرار دادند، و خود سلاطين صفوي در مجالس مجد و عظمت عزاداري حسيني شركت مي كردند، و راستي خلوص نيت داشتند، زيرا عمل آنها در نجف و كربلا و كاظمين و مشهد و قم و سامرا و ري، بهترين معرف خلوص نيت و ارادت آنها است.

در دوره ي صفويه و افشاريه و زنديه و بالاخص قاجاريه، عاشورا در نهايت مجد و عظمت تجليل مي شد، ولي البته در ميان عوام، دسته هاي مختلف اعمال خلاف عقل و شرع مي كردند و به عقيده ي خودشان درست بوده، و چون درباره ي حضرت سيدالشهداء و تعظيم شعائر بود، كسي منع نمي كرد، و آزادي عمل آنها منجر به عكس العمل دوره ي پهلوي شد كه از تشكيل مجالس هم جلوگيري كردند و پس از او نام پرافتخار حسين «عليه السلام» به احترام بيشتري برده شد، و خرافات دسته ها از بين رفت.