بازگشت

خروج سليمان بن صرد و قيام توابين


گفتيم كه اهل كوفه نامه هاي زيادي پس از معاوية بن ابي سفيان به حسين بن علي «عليه السلام» نوشتند و او را دعوت به خلافت و زعامت كردند. چون حسين بن عراق رفت، او را مانع شدند و در كربلا شهيد نمودند.

اهل كوفه از جريان مطلع شدند و از اين كه مهمان عزيز آنها را كشته اند، سخت برآشفته و در خانه ي سليمان بن صرد جمع شدند.

1- سليمان بن صرد 2- مصيب بن نجيبة الفزاري 3- عبدالله بن سعد بن نفيل ازدي 4- عبدالله بن وال التميمي 5- رفاعة بن شداد، اين پنج نفر تعهد كردند عليه قتله ي كربلا قيام كنند. سليمان را امير خود ساختند كه به وسيله ي او بيعت كنند و امام زين العابدين را به مسند خلافت بنشانند.

سليمان به اطراف و اكناف دور و نزديك نامه نوشت و قاصد و پيام فرستاد مردم را دعوت به متابعت كرد، اما چون محيط رعب و تهديد آل زياد و آل مروان بوده فرصت خروج نداشت، چهار سال به تأخير افتاد تا در ماه محرم سال 65 خروج كرد، و از كوفه بيرون آمد در نخيله قشون خود را آراست.

صد هزار (100000) نفر با سليمان بيعت كردند، ولي بيش از ده هزار


(10000) حاضر نشدند، با فعاليت زيادي كه نمود 16000 نفر جمع شده و به مشورت پرداخت، رأي دادند كه به عمر بن سعد كه در كوفه اقامت دارد حمله كنند يا با ابن زياد والي سابق كوفه بجنگند. رأي دوم را پسنديد و با 16000 نفر اول به كربلا اطراف قبر حسين را گرفتند، و پس از توبه و گريه و زاري و زيارت و استعمال عطر بسيار به خاك شهدا سه روز آنجا مانده، و با اظهار توبه و ندامت و انفعال و شرمندگي خروج كرده به طرف دمشق رهسپار شدند. [1] .

عبيدالله بن يزيد حاكم كوفه از طرف عبدالله بن زبير بود، قاصدي نزد سليمان فرستاد و پيغام داد كه در شام دويست هزار (200000) مرد جنگي موجودند و سپاه تو كم، بهتر است كه مراجعت نمائي تا از عبدالله بن زبير هم دستور گرفته، او هم كمك كند به طرف شام برويم.

سليمان نپذيرفت و حركت كرد به حوالي منزل كيسا رسيد و آنجا با برخي ملاقات كرد و گفتگو نمود، و علوفه و آذوقه گرفتند و حركت كردند تا رسيدند به عين الورد، آنجا برخوردي با لشكر شاميان كرده جنگي درگرفت و فاتح شدند، و بعد به حصين نماينده ي ابن زياد از موصل برخورد، و با او به جنگ پرداختند. سه روز جنگ طول كشيد و روز سوم سليمان بن صرد كشته شد، و لشكر كوفه و توابين دلشكسته برگشتند.

به نقل يافعي در سال 65 سليمان با توابين منهزم شدند.

در همين اثنا گروهي از خوارج هم كه با آل علي خوب نبودند از بني اميه هم دل پر دردي داشتند، قيام كردن و در بصره جنگي درگرفت تا مختار خروج كرد. [2] .



پاورقي

[1] تذکره‏ي ابن‏جوزي ص 160؛ فصول المهمه ابن‏صباغ.

[2] تاريخ يافعي به نقل حبيب السير، ص 50 ج 2.