بازگشت

نكته ي لطيفه


اما نكته اي كه قابل توجه است اين است كه بدون شك ائمه ي معصومين داراي اعجاز بوده اند، يعني آنها به اذن حق مي توانستند كارهائي بكنند كه ديگران عاجز از آوردن به مثل آن باشند، و اين همه معجزات انبياء و اولياء براي راهنمائي خلق خدا غير قابل انكار است، ولي چيزي كه مورد عطف توجه است اين است كه امام عصر «عليه السلام» متصرف عالم كون و فساد مي باشد، و چون شهيد شد، اولي به تصرف امام پس از


او مي باشد، و لذا يك جمعي معتقدند كه سخن گفتن سر بريده، به تصرف امام عصر يعني حضرت امام زين العابدين بوده است، چه تصرف در اين نشئه ي عالم تا موقعي است كه امام زنده و مأمور منصوب منصوص است، چون شهيد شد، امام زمان متصرف در عالم اجتماع مي باشد.

اينها نمي خواهند مقام با عظمت سيدالشهداء يا پيغمبر يا اميرالمؤمنين را پس از شهادت و مرگ انكار كنند، ولي مي خواهند بگويند چون امام زمان متصرف عالم امكان بوده، به اشاره و اعجاز او به سر بريده به اذن پروردگار تصرف كرد، كه اين قطعه ي گوشت خون آلود قطع شده، به حركت در آيد و ايجاد صوت كند و قرآن بخواند و آن هم عجيب ترين آيه ي قرآن را كه موجب شگفتي همه ي انبيا و اوليا و بزرگان جهان بشريت بوده، تا بدين وسيله مقام عظيم الشأن خود و خاندان و عظمت قيام خود را بر مردم جهان اثبات فرمايد. در هر حال يا به امر امام حي، يا به قدرت متصرفه ي خود سيدالشهداء كه به نص صريح قرآن زنده و جاودان و متصرف در عالم امكان است، چنانچه تمام حوائج زوارش را برمي آورد، سر بريده قرآن خواند.