بازگشت

خطبه ي حضرت سجاد در بازار كوفه


ارباب مقاتل نوشته اند:

وجي ء بعلي بن الحسين علي بعير ظالع و الجامعة في عنقه و يداه مغلولتان الي عنقه و أوداجه تشخب دما فكان يقول:



يا أمة السوء لا سقيا لربعكم

يا أمة لم تراع جدنا فينا



لو أننا و رسول الله يجمعنا

يوم القيامة ما كنتم تقولونا



تسيرونا علي الأقتاب عارية

كأننا لم نشيد فيكم دينا



آن گاه خطاب كرد همه ساكت شدند و با يك اشاره ي ديگر زنگهاي شتران صدا نكرد، آن گاه همه سر تا پا گوش شدند و اصغاء فرمايشات او را مي نمودند.

فقال: حمد الله و أثني عليه و ذكر النبي فصلي عليه.



در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم

بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم



علي الصباح قيامت كه سر ز خاك برآرم

به جستجوي تو خيزم به گفتگوي تو باشم