بازگشت

حرث بن امرؤ القيس الكندي


سيف بن عمرو در كتاب «فتوح» از مرزباني روايت مي كند كه: حرث از شجاعان بوده، و روز جنگ وقتي به ميدان رفت با عمويش تلاقي كرد، عمش گفت: آيا تو مي خواهي عموي خود را به قتل رساني؟ گفت: آري! تو عموي من، و خدا پروردگار من است. و عموي خود را كشت، او در قشون بني كنده عمر بن سعد بود. چون شرط صلح رد شد او با سه نفر ديگر از سپاه دغا خارج شدند و به لشكر ابي عبدالله پيوستند و در حمله ي اول كشته شدند. [1] .



پاورقي

[1] ذخيره ص 267؛ ابصار ص 144.