بازگشت

خون حسين






اي خون پاك از همه چيز تو بهتري

زان برتري كه خون خداوند اكبري



اي خون هزار مرتبه سوگند مي خورم

بر پاكي ات كه طاهر و طهر و مطهري



اي خون پاك گرنه تو ثار اللهي چرا

خواهنده ات خداست به هنگام داوري



در حيرتم كه اهل ستم چون كنند چون

در روز داوري چه تو خود خون داوري



اي خون پاك از تو حسين چون وضو گرفت

از سلسبيل بهتر و برتري ز كوثري



چون از تو بوده غسل و وضو و شهادتش

او را خدا به هر دو سرا داده سروري



درياي رحمتي تو كه آن كشته ي جفا

اندر تو كرده كشتي عشقش شناوري



خط شهاتي كه تو چون نامه فراق

بر يال ذوالجناح و به بال كبوتري



گاهي به زرد چهره ي گيسوي زينبي

گاهي به سبز شيشه و بر چرخ اخضري



بر روي دين و چهره ي ايمان تو غازه اي

بر پيكر عروس شهادت تو زيوري






اي خون مگر ز پيكر پاك محمدي

اي خون مگر ز مهجه ي زهراي ازهري



هستي تو كيمياي سعادت به نشأتين

اكسير اعظمي تو دگر گرد احمري



اي خون اگر كه مشك ختا خوانمت خطاست

تو از دل وز نافه و از نافه برتري



اي خون تو چيستي كه همه جرم جن و انس

با نيم قطره ات ننمايد برابري



چيزي خدا نداد بها از براي تو

خود را بداد در عوض خونبهاي تو