بازگشت

خطبه و امر به صبر


در «خرايج» سهل بن زياد به اسناد خود از جابر بن عبدالله روايت مي كند از


حضرت ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين باقرالعلوم كه فرمود:

قال الحسين قبل أن يقتل: ان رسول الله قال لي: يا بني أنك ستساق الي العراق و هي أرض قد التقي بها النبيون و أوصياء النبيين و هي أرض تدعي عموراء و انك تستشهد و يستشهد معك جماعة من أصحابك لا يجدون ألم مس الحديد و تلا «قلنا يا نار كوني بردا و سلاما علي ابراهيم» تكون الحرب بردا و سلاما عليك و عليهم؛ فابشروا فوالله لان قتلونا فانا نرد علي نبينا. [1] .

فرمود: جدم حسين فرمود كه جدم رسول خدا فرمود: اي پسرم! تو قريبا به طرف عراق سوق مي كني و آن زميني است كه تمام انبياء از آن گذشته اند و به نام عمورا خوانده شده، تو را آنجا شهيد مي كنند با همراهانت. چون آنجا مس آهن تير و شمشير كردي، آنگاه اين آيه را خواند كه ما خطاب به آتش كرديم اي آتش براي ابراهيم سرد و سالم شو، آنگاه جنگ براي شما سرد مي شود، و سلام بر تو و بر آنها كه كشته مي شوند از اصحابت، پس بشارت ده آنها را كه وارد بر پيغمبر خواهند شد.

شيخ صدوق در «عقايد» خود مي نويسد: چون كار جنگ مشكل شد، امام حسين نگاهي به اطرافيان خود كرد ديد رنگ از رخساشان پريده، بدنشان مي لرزد، نفسهايشان ضربان پيدا كرده، با نگاهي ولايتي نگريست فرمود: صبر كنيد استوار باشيد، تملك خود را از دست ندهيد، مرگ جز پلي نيست كه شما را عبور مي دهد و به تكامل مي رساند، پشت سر مرگ عالم وسيعي و نعيم ابدي بهشت است، شما اكراه نداشته باشيد بلكه شادمان باشيد كه از اين زندان دنيا مي رهيد، و به بقاي عقبا مي رسيد، و چنان سخنان امام در آنها تأثير كرد كه عوض شدند.



پاورقي

[1] خرايج راوندي به نقل قمقام ص 337؛ عقايد صدوق.