بازگشت

حمله ي اول


در اين دو جبهه كه به نقل اعثم كوفي مورخ قريب العهد به عاشورا: در يك جبهه 82 مرد و در طرف مقابل 22 هزار سواره و پياده بودند فرمان حمله صادر شد.

اصحاب حسين همان مردان بزرگوار از جان گذشته مانند شير ژيان به دشمن حمله كردند و بر قلب و يمين و يسار و جناح تاختند، و مي كشتند و پيش مي رفتند. جنگ مغلوبه شد، ديگر دوست و دشمن شناخته نمي شد، صداي هل من مبارز و تكبير و تهليل بلند بود، اصحاب شجاع حسين و دلباختگان كوي عشق با شجاعت بي نظيري مي كشتند و پيش مي رفتند و هدف آنها پيشرفت بود، تا آنكه جنگ سخت شد و دو ساعت طول كشيد تا امر به دست كشيدن از جنگ داده شد، تا قدري تنفس كنند و معلوم شود كي به دست چه كسي كشته مي شود. در اين جنگ پنجاه نفر از اصحاب


حسين «عليه السلام» كشته شدند.

حسين «عليه السلام» بر بالين كشته شدگان آمد و جسد آنها را به اتفاق جوانان بني هاشمي به كنار خيمه گاه برد و فرمود:

خداي تعالي بر گبرها بدين سبب خشم گرفت كه آفتاب و ماه را معبود خود قرار دادند، و اينك خشم خداوند بر اين قوم متوجه است كه پسر پيغمبر «صلي الله عليه و اله و سلم» خود را براي محبوبيت نزد فاسق ترين افراد مي كشند!! در حالي كه مراد ايشان حاصل نخواهد شد، و من با خون خضاب كرده به بارگاه حق خواهم رفت!! آنگاه فرمود:

هل من ناصر ينصرني و هل من معين يعينني.

آيا كسي هست ما را نصرت دهد و پسر پيغمبر خدا را ياري كند.

در اين موقع حر بن يزيد رياحي آمد، و توبه كرد و به قصد جانبازي به ميدان رفت مبارز طلبيد، و اتفاق مورخين است اول كسي كه در جنگ تن به تن شهيد شد حر بن يزيد رياحي است، و آخرين شهيد قمر بني هاشم است.