بازگشت

مقايسه اشتياق به مرگ






وعده ي وصل چون شود نزديك

آتش عشق شعله ور گرد



مقايسه ي اشتياق به مرگ بهترين دليل صداقت و عظمت رجال اسلام، و شهداي كربلا است اين گروه كم، باهمت و بافضيلت و داراي مراتب انساني و تربيت يافته مكتب ديانت امتحان داده، عازم مبارزه و شايق مرگ و شهادت شدند.

امام «عليه السلام» باز هم آنها را تذكر داد كه كوركورانه اقدام به جنگ و شهادت نكنيد، اگر مايليد به اين درجه ي شهادت برسيد قيام كنيد، وگرنه من عباي خود بر


سر مي كشم، هر كه ميل دارد دست زن و فرزندش را بگيرد و بيرون برود و من پيمانم را از عهده ي آنها برمي دارم.

البته گروهي رفتند كه به روايتي 350 نفر يا 750 نفر دسته دسته خارج شدند، جز آنها كه در مسابقه ي پايداري شركت كردند، آنگاه فرمود: ميل داريد مقام خود را ببينيد؟ به امر ولايت مطلقه ي الهيه تصرف در عوالم كون فرمود و يك منظر و مرائي در پيش چشم آنها آورد، ديدند غرفات بهشت و منزلگاه ابدي خود را كه رسول خدا با آن جلال و عظمت در انتظار آنها بود، و هر يك فريفته و مشتاق نيل به مقصود شدند، آنگاه فرمود: من اصحابي باوفاتر از اصحاب خود نديدم. و آن نظر دوربين حسين نشان مي دهد كه اصحاب او در صحيفه ي عالم از نظر فداكاري و امتحان نظير و شبيه ندارند.

حسين سرچشمه ي فضايل و مكارم بود، و اصحابش نهرهاي متفرع از آن صفات و سجايا، حسين منبع علم و دانش و اخلاق و كرم بود و اصحابش جويهاي منشعب از آن، حسين درخت فضيلت و فداكاري بود، اصحابش شاخه هاي ممدوحه ي كرامت. سلام و درود بي پايان براي هميشه بر آن ارواح طيبه و طاهره باد كه جهان را با همه ي بزرگي در برابر فداكاري خود كوچك نمودند، و عالم انسانيت و جهان سياست در پيشگاه او سر زانو به زمين زد و اظهار عجز و حقارت نمود.



مريض عشق تو زهر اجل چنان نوشد

كه از تصور آن آب در دهان آيد



جرج جورداق مسيحي مي نويسد: فرق تعليمات علوي و حسيني با تعليم و تربيت اموي اين است كه وقتي معاويه به قشون خود گفت: به جنگ برويد، گفتند: چه مبلغ مي دهي! ولي چون علي مي گفت: به جنگ برويد، جان در كف مي گرفتند. و چون حسين به اصحابش گفت: به جنگ پردازد، گفتند: اگر صد بار كشته شويم باز زنده شويم در ركابت مي جنگيم.