بازگشت

فرمان قتل حارث بدست مقاتل


در كنار مجلس پسر مرجانه مردي به نام مقاتل بود كه از هواخواهان اهل بيت است، ابن زياد رو به او كرده گفت: اين مرد بدطينت را ببر همانجا كه آن دو طفل را كشته سر او را ببر و بدنش را در آب بينداز. و مقاتل حارث را كت بسته با انواع خفت و خواري برد و در همان موضع و سر او را بريد، بدنش را در آب انداخت و سرش را براي ابن زياد آورد.

چون مقاتل بدان مكان رسيد هنوز مادرش با كشته هاي فرزند و غلام به نوحه و تأسف مي پرداختند، زن كه سر شوهر بي رحم را ديد، شكر خداي را كرده. و چون سرهاي طفلان را در آب انداختند بدن آنها نمودار شد، هر دو بدن و سر را از آب گرفتند و در همين محل كه هم اكنون زيارتگاه عموم مسلمين است دفن كردند، و پسر


و غلام حارث را نيز در جوار همان آقازادگان به خاك سپردند. [1] .


پاورقي

[1] امالي شيخ صدوق ص 51 مجلس 19؛ محرق القلوب شيخ مهدي نراقي؛ رياض الشهاده حاجي شيخ محمد حسن قزويني؛ نفس المهموم محدث قمي؛ بحارالانوار ص 216 ج 10؛ ناسخ التواريخ ص 207 ج 6؛ روضة الشهداء تاريخ اعثم کوفي در عوالم ج 17 پسران مسلم را جزء اسراء نام برده که به دست ابن‏زياد زنداني شدند.