بازگشت

خبر يافتن از مسلم بن عقيل


در همين حيني كه ابن زياد مشغول نقشه ي خود بود و رئيس شرطه و فرمانده ي كل قوا مشغول فعاليت براي پيدا كردن مسلم بودند، بلال بن اسيد حضرمي وارد شد و يكسر نزد عبدالرحمن بن اشعث فرزند خردسال ابن اشعث رفت گفت: ديشب مسلم مهمان ما بود، فرزند محمد اشعث بيدرنگ از جاي برخاست نزد پدرش رفت، آهسته به گوش او گفت، ابن زياد از ابن اشعث پرسيد چه مي گويد؟ او جواب داد كه اطلاع مي دهد پسر عقيل شب را منزل يكي از قبيله ي ما به سر برده است. ابن زياد بسيار مسرور شد، با چوب دستي خود به پهلوي او زد گفت: فوري برخيز برو مسلم را بياور، و بد از آن روي به عمرو بن حريث كرده فرمان داد كه: شصت هفتاد نفر كه همه از قريش باشند در فرمان محمد بن اشعث بگذار. به نقل حبيب اليسر 300 نفر همراه او كرد.

ابن اشعث با هفتاد نفر از شجعان قريش و عبدالله بن عباس سلمي به طرف خانه ي بلال حضرمي حركت كردند.