بازگشت

هاني بن عروه كيست؟


هاني بن عروه رئيس قبيله ي كنده بود، در آن موقع بيش از هشتاد سال داشت و قريب سي هزار مرد شجاع و قهرمان شمشيرزن متعصب در فرمان او بود. او صاحب قوت و قدرت و ثروت و قبيله و پيرمردي محترم و سالخورده و مورد احترام عامه ي مردم كوفه بود [1] . هاني در زيارتش از صلحاء روزگار و مردان بزرگ نامدار مخاطب شده است.

برخي مورخين نوشته اند: هاني در پاسخ مسلم كه گفت: آمده ام مرا پناه دهي و مهمانداري كني، پيغام داد:

تو با آمدنت به منزل من مرا با حادثه ي خيلي دشواري مواجه كردي، و اگر وارد منزل من نشده بودي و به من اعتماد نمي كردي، ميل داشتم پي كار خود روي، ولي اينك كه آمدي حمايت و پناه تو بر من لازم است، بنابراين وارد شو كه در پناه من هستي.

مسلم در اين منزل كار خود را با خفا و پنهاني صورت مي داد به طوري كه شيعه و هواخواهان حسين پنهاني و شبانه به منزل هاني به ديدن مسلم سفير پسر پيغمبر مي رفتند و خيلي هم نگران بودند كسي از سر آنها سر در نياورد.

در همين روزها شريك بن الاعور كه يكي از بزرگان شيعه بود، به منزل هاني وارد شد و چون مسلم در منزل هاني مقام كرد، عده ي زيادي كه در حدود 18000 (هيجده


هزار) نفر بودند با او بيعت كردند و مسلم از اين پيش آمد هم بسيار مشعوف شد و نامه اي به حسين بن علي نوشت و جريان استقبال مردم كوفه را خبر داد و آن حضرت را به آمدن به كوفه دعوت و تأكيد نمود.

ابن زياد هم حس كرد كه با اكثريت مردم نمي تواند مقاومت كند و طرفداران يزيد نسبت به هواخواهان حسين و شيعيان او كه شاگردان مكتب علوي هستند بسيار ناچيزند، و بايد در درجه ي اول سران آنها را دستگير كرد، سايرين هم قهرا متفرق مي شوند، و لذا در مقام حيله و تدبير برآمد و نمي توانست به مردم كوفه اطمينان كند. به همه بدبين بود و از همه ي آنها ظنين بود، و ميل داشت مسلم را كه نماينده ي شخص حسين است دستگير كند و آن هم شخصا خيلي فكر كرد تا به اين نتيجه رسيد كه غلام خود را مأمور اين كار كند.


پاورقي

[1] الاصابه در ترجمه‏ي عروه مرادي؛ اخبار الطوال دينوري ص 235؛ الاغاني ص 95 ج 14؛ تاريخ طبري ص 213 ج 6؛ مروج الذهب ص 89 ج 2؛ ذخيرة الدارين ص 287؛ مناقب ابن‏شهرآشوب ص 614 ج 1؛ نجوم الزاهره ابن‏تغر بردي ص 152 ج 1؛ ابن‏اثير ص 206 ج 3.