بازگشت

نامه ي معاويه


اين نامه را سليم بن قيس كه از اصحاب حضرت امير و شاهد و ناظر وقايع بوده، نقل كرده، نسخه ي خطي كتابخانه ي مرحوم حاج آقا منير اصفهاني اخيرا چاپ شده، اعثم كوفي؛ تاريخ ابن اثير و غيره.

اما اينكه تو در نامه ي خود نوشته و درباره ي عرب سؤال نموده بودي تا كه را گرامي و چه كس را خوار بداري، و كداميك را نزديك و كدام را دور سازي، و از چه كس ايمن و از كه برحذر باشي؟ بدان كه من از همه به حال عرب آگاه ترم و از اين رو به تو چنين دستور مي دهم:

1- اينكه تو بايد قبيله ي يمن را در تحت نظر گرفته و ايشان را آشكارا گرامي و در نهان خوار بداري، و بدان كه من روش خود را با آنها بر اين نهج قرار داده ام.

2- اينكه آنها را در مجلس گرامي و در خلوت خوار نموده و توهين مي نمايم، و آنان نزد من از همه كس بدحال ترند.

3- عطايا و بخشش خود را پنهان از ايشان درباره ي ديگران قرار ده.

4- قبيله ي ربيعة بن نزار را هم تحت نظر گرفته سران ايشان را گرامي و زيردستان توده را خوار دار، زيرا توده تابع اشراف و سادات خويش مي باشند.


5- قبيله ي مضر را هم در نظر گرفته و آنها را به جان يكديگر بينداز، زيرا كه در ايشان درشتي و خودپسندي و نخوت و يأس و شدت وجود دارد، و اگر كه تو اين امر را انجام داده و آنها را به جان يكديگر بيندازي، هر يك در برابر ديگري ايستاده و تو آسوده خواهي ماند.

به گفته هاي ايشان و به گمان و انكار خود نيز درباره ي آنها آسوده خاطر مباش و تا كردار نبيني، اطمينان پيدا مكن.