بازگشت

روش حكومت بني اميه در اسلام


شيخ عزالدين ابن ابي الحديد معتزلي در جزء يازدهم در شرح نهج البلاغه روايتي از شيخ ابوالحسن مدايني علي بن محمد بن ابوالسيف مدايني در كتاب «احداث» نقل كرده كه معاويه پس از يك سال از استقرار بر اريكه ي سلطنت، بخشنامه اي نوشت براي واليان كشورهاي اسلامي كه قريب چهل كشور بود فرستاد، اين بخشنامه قريب بدين مضمون بود:

من بيزارم از كساني كه در فضايل و مناقب ابوتراب و اهل بيت او خبري روايت كنند، دستور دهيد هر جا خطيبي بر منبر رفت بر حضرت علي «عليه السلام» لعنت كند.

ابن بخشنامه به منطوقه ي «الناس علي دين ملوكهم» براي احراز مقام و تقرب به دربار امرا و حكام و گرفتن پول و درجه، باعث شد كه مردم همج الرعاع سب علي «عليه السلام» و خاندان نبوت و ولايت را شروع كردند، و از آن پيشواي علم و تقوا كه دنيا برابر او خاضع شده برائت مي نمودند، و عيب و مذمت آن حضرت و اهل بيتش را مي كردند. و مخصوصا در اين بخشنامه والي كوفه را بيشتر تحريض بر سب مي كرد، زيرا كوفه مقر فرمانفرمائي و خلافت حضرت علي بن ابي طالب بود، و اين شهر قريب يك ميليون جمعيت داشت، و يك پنجم آن ايراني بودند و اكثريت با شيعيان و پيروان و دوستان علي و اهل بيت بوده، لذا سختي كوفه زيادتر از همه ي مردم مسلمان بود.

معاويه مقر سلطنت خود را در شام قرار داد، زيرا 27 سال در آنجا حكومت داشت و بيست سال هم خلافت نمود، و زياد بن ابيه را والي كوفه قرار داد.

زياد پسر عبيد جاسوساني قرار داده بود كه شيعيان را بشناسند و دوستان علي را


نشان كنند، و هر جا دوستداري از اهل بيت بود كشت و يا زير تخته سنگهاي بزرگ گذاشت و دست و پاي آنها را قطع مي كرد، به چشم آنها ميل مي كشيد، و برخي را به دار آويخت، و طرد و فراري داد. گروهي را مقتول، دسته اي را محبوس، و جمعي در به روي خود بستند و به كنج عزلت نشستند، و بسياري متواري شدند تا در كوفه كسي نماند كه از دوستان آل علي باشد مگر آنكه تبعيد شود يا مقتول يا مصلوب گردد، يا در به روي خود ببندد و از نظرها پنهان شود و تقيه كند.