بازگشت

اصل شجره ي ملعونه


«ألم تر الي الذين بدلوا نعمة الله كفرا و أحلوا قومهم دار البوار - جهنم يصلونها و بئس القرار» [1] (سوره ي ابراهيم آيه ي 28 و 29).

عبدمناف مردي متعين و متمول و تجارت پيشه بود، و غلامان رومي را مي خريد و در كارهاي تجارت خود به كار مي گرفت، اميه يك غلام رومي (جوان ايطاليائي خوشگل و زيبا اندام بود) كه عبدمناف از عبدشمس خريداري كرد و خودش فرزندي داشت به نام هاشم كه همسال با اين پسر زرخريده بود. اميه پسري زيرك، تيزهوش و فعال بود، و جلب توجه مولاي خود را كرده و بر پسر آقاي خود هاشم هم رشك مي برد و بدبين بود و گاهي سعايت مي كرد، اميه مانند ساير فرزند خوانده هاي عرب در محيط عربيت بزرگ شد و آداب عربي آموخت و در اثر كار و فعاليت اندوخته اي تهيه كرد و آزادي خود را فراهم ساخت و يك خانواده اي تشكيل داد كه اصل شجره ي ملعونه قرار گرفت. و به نقل برخي از كتب، اميه آزاد شده ي بني ثقيف بود و اميه پسر زانيه اي بود كه در مهد مسيحيت روميان تربيت شده و دل آن پسر از دشمني اسلام پر بود [2] آن پسر بد عمل و زيبا اندام و خوش صورت مورد علاقه ي عبدشمس قرار گرفت و قرار شد كام دل او را بدهد پسر خوانده باشد!!

بعضي از مورخين هم معتقدند اميه و هاشم پسران عبدمناف بودند و در حين تولد توأم و پشت يا پيشاني آنها به هم متصل بود، و چاره ي جز اين نديدند كه با شمشير آنها را


از هم جدا كنند و اين شمشير در دودمان اين دو نفر باقي مانده [3] البته اين خبر به جهاتي مردود است و شايد خواسته اند براي ضرب المثل و نقل به معني چنين تعبير كنند.


پاورقي

[1] عمر بن الخطاب در تفسير اين آيه گفته: بني‏اميه بودند که نعمت الهي را کفران کردند و شهوات را برقرار نمودند و جامعه‏ي مسلمين را به فقر اخلاقي و انحطاط و اضمحلال سوق دادند، تفسير بيضاوي.

[2] مثالب بني‏اميه را مي‏توان در خلال کتب صحاح سته و تواريخ فريقين به دست آورد.

[3] العروبه في دار البوار ص 122- به نقل سيد مرتضي.