بازگشت

شجره ي ملعونه


«و ما جعلنا الرؤيا التي أريناك الا فتنة للناس و الشجرة الملعونة في القرآن و نخوفهم فما يزيدهم الا طغيانا كبيرا» (آيه ي 60 سوره ي بني اسرائيل).



درختي كه تلخ است وي را سرشت

گرش بر نشاني به باغ بهشت



ور از حوض كوثر به هنگام آب

به بيخ انگبين ريزي و شهد ناب



دهي آبش از چشمه ي سلسبيل

وگر باغبانش بود جبرئيل



در آخر همان ميوه بار آورد

همان ميوه اندر شمار آورد



(فردوسي)

مفسرين عموما در تفسير اين آيه نوشته اند كه رسول اكرم «صلي الله عليه و اله و سلم» در خواب ديد ميمونها بر منبر او بالا مي روند، سخت متأثر گرديد، جبرئيل نازل شد خواب را تعبير كرد گفت: بني اميه بر بني هاشم غلبه پيدا مي كنند و از منبر تو بالا


مي روند، آنها شجره ي ملعونه هستند. نوشته اند از آن تاريخ ديگر كسي خنده بر لب پيغمبر «صلي الله عليه و آله و سلم» نديد. [1] .

درباره ي بني اميه و مذهب و روش و پرورش آنها كتابها نوشته شده، از آن جمله حاكم نيشابوري در مذهب بني اميه و طعن و لعن بر آنها، اخبار بسياري نقل كرده كه يكي از آنها اين خبر است:

در حديث منقول از حضرت علي «عليه السلام» در ذيل «و أحلوا قومهم دار البوار» فرموده: آنها مخبر قريش و بني اميه و بني مغيره مي باشند. طبري در تفسير خود در ذيل «و جاهدوا في الله حق جهاده» مي نويسد: پروردگار امر كرده به جهاد با بني مخزوم و بني اميه.

حضرت امام صادق «عليه السلام» مي فرمايد: اللهم العن بني امية قاطبة. و در اين لعن اباسفيان و فرزندانش يزيد و معاويه و آل ابي العاص و آل حكم و آل مروان همه مساويند. و اكثر مورخين و محدثين اين حديث را روايت كرده اند. [2] .

اينجا بايد يك موضوع اساسي را تذكر داد و آن موضوع و ماهيت لعن است، لعن به معني محروم ساختن از الطاف الهي است، و چون طاعت و عبادت پروردگار موجب تقرب خلق به خالق مي شود و معصيت سبب دوري از بركات و فيوضات باري تعالي است، هر كس عبادت كند يا مردم را به اطاعت و تبعيت خدا و پيغمبرش دعوت نمايد و تبليغ كند، او مقرب پيشگاه جامعه و درگاه خداوند مي گردد. و هر كس خود منحرف گردد و سبب انحراف مردم از چشمه سار فيوضات و بركات عامه ي الهي گردد، منفور و محروم و ملعون خواهد شد. و بني اميه كه در ايجاد فاصله بين آئين پاك


دين اسلام و مردم مسلمان مي كوشيدند، خود و مردم را محروم از مزاياي قانون قرآن نمودند. و لذا قاطبه ي مردم جهان در 13 قرن بني اميه را لعن كرده اند و آنها را محروم از عواطف و عنايات حق خوانده اند و در زبان زن و مرد نتيجه ي محروم شدن از فيوضات كامله ي الهي لعن و طعن است.

همانطور كه عبادت نعمت و لطف و رحمت براي گرويدگان است، معصيت و سرپيچي و نقمت و محروميت از الطاف و عنايات الهي مخصوص منحرفين و طاغين است. به دسته ي اول بهشت موعود وعده داده، و به طبقه ي دوم جهنم وعيد فرموده، و اين قانون از محكمات قضا است كه استثناءپذير نيست، خواه بنده ي حبشي يا سيد قرشي باشد، هر كس گروگان اعمال خوب يا بد خود مي باشد.

بني اميه چون در بدي و بيدادگري و ستمكاري و محروم داشتن عموم مردم از حق و حقيقت و سلب كردن جامعه را از حقوق اجتماعي و هزاران جنايت و خيانت ديگر، اصرار داشتند، مورد لعن و طعن ابدي ميليونها مردم واقع شدند.

همان اندازه كه اهل بيت در نزديك ساختن مردم به قرآن و سيره ي پيغمبر «صلي الله عليه و آله و سلم» و سنن اسلام اصرار داشتند و مي كوشيدند سطح علم و فكر مردم را بالا برند، به همان اندازه بني اميه مي كوشيدند سطح دانش و بينش را تاريك نگاه دارند تا بتوانند بر مردم حكومت كنند. و هدف آنها فقط احراز سلطنت و حكومت بر مردم بود، آنا مي خواستند ثروت و رياست دست آنها باشد و هر چه مي خواهند بكنند. هيچ قيد و شرطي براي مردم و جامعه ي مردم قائل نبودند. يك حزبي كه از شجره ي ملعونه متفرع مي شد و حزب شيطان شهرت گرفت، براي اجراي تمايلات و شهوات خود از هيچگونه جنايت و خيانت فروگذاري نكردند تا دوران حكومت آنها سپري گرديد. و به دست ايرانيان سلطنت و خلافت از دست آنها گرفته شد و كاخ بيدادگري آنها متلاشي گرديد.



پاورقي

[1] مجمع البحرين ص 434 ج 3؛ شرح نهج‏البلاغه ص 488 ج 3 ص 466 ص 467.

[2] شرح ابن‏ابي‏الحديد در تعليقه‏ي نهج‏البلاغه ص 361 ج 1 و ص 105 و ص 410 و ص 448.