بازگشت

شجره طيبه (نور)، شجره ي خبيثه (ظلمت)


در آفرينش عالم و آدم سنت بر اين جاري بود كه هميشه در مقابل نور، ظلمت؛ و در قبال علم، جهل؛ و در برابر مصلحت، مفسدت؛ و مقابل عقل، نفس بهيمي عرضه اندام مي كند.

قدر مسلم اين است كه آفريننده به منطوقه ي «الله نور السموات و الأرض» نور مطلق و پرتوافكن اين عالم است و در مبدأ آفرينش ظلمت و جهالت و مفسدت و شهوت نيست، آنجا خير محض است هيچ شري راه ندارد. خداي عالميان اين آفرينش را براي بشر مثل زده به روئيدنها تا بهتر از تحولات آن درك معني كنند.

كلمه ي طيبه نور خداست و دين خدا است و ايماني است كه بيشتر در راه حفظ عقيده به توحيد داده است كه اصل اين شجره در دل مؤمن ثابت است و فرع آن، فروع دين است كه آدمي را به اعلا عليين بالا مي برد. نماز و روزه و زكات به نقل حديث نبوي از برگ و شاخهاي اصل درخت ايمان است.

از حضرت ابوجعفر محمد بن علي باقرالعلوم روايت است كه فرمودند: مراد به شجره ي طيبه رسول خدا است، و فرع و شاخه ي آن علي مرتضي، و عنصر و شيره ي آن فاطمه ي زهراء، و ثمر و ميوه ي آن ائمه ي اطهار از حسن مجبتي تا قائم آل محمد «صلي الله عليه و آله و سلم» مي باشند كه هر يك پس از ديگري مشعل دار هدايت هستند، و برگهاي آن شجره ي طيبه شيعيان اماميه ي اثني عشريه هستند كه عالم و فاضل و عامل به وظيفه ي خود باشند، و هر برگي افتد برحسب سنن الهي برگ ديگر جاي آن سبز و روئيده شود.

و مثل سخن ناپاك و كلمه ي كفر مانند شجره ي ناپاك است كه چون حنظل تلخ و ناخوش و خبيث و كريه است، و او نيز برحسب سنن طبيعي شاخ و برگ مي دهد و نشو و نما مي نمايد و گاهي گرد درخت پيچيده و شجره ي طيبه را هم مي پوشاند، ولي


چون اصل و شاخ او در زمين استوار نيست مانند اعراض مجازي و بي ثبات است، و لذا تشبيه به حنظل كرده اند كه روي زمين به عمق بسيار كوتاهي مي رود و زود خشك مي شود و پراكنده مي گردد.

تمام مفسرين اسلامي شجره ي طيبه را به نور نبوت و ولايت و شجره ي خبيثه را به ظلمت و جهالت منافقين به نام اموي تفسير كرده اند، و در اين رشته احاديثي از فريقين در دست است كه حضرت محمد «صلي الله عليه و آله و سلم» و علي و فاطمه و حسن و حسين و 9 نفر از اولاد حسين كه مجموعا چهارده معصوم مي باشند، اصل و فرع شجره ي طيبه و نور هدايت هستند، و اميه و آل ابوسفيان و آل زياد شجره ي خبيثه مي باشند. و چون شجره ي طيبه را ما در كتاب «چهارده معصوم» كاملا تعريف و توصيف و تشريح كرده ايم اينك به اختصار از شجره ي ملعونه و معرفي آنها بحث مي كنيم تا مقدمه ي مطالب بعد گردد.