بازگشت

حسين و اولاد


تربيت خانوادگي در عرب بهتر و سهلتر از ساير ملل بود، زيرا عادت بر اين داشتند كه فرزند را مدت چهل روز يا كمتر و بيشتر، مادر شير مي داده، سپس به دست مرضعه ي پاكي مي سپردند تا موجب فرسودگي مادر نگردد، و لذا زنها سي فرزند و گاهي تا بيست و پنج فرزند مي زادند و فشار زيادي هم بر او وارد نمي آمد، زيرا پرستاري طفل و تربيت آن و اداره ي امور معيشت و لباس و مسكن و طهارت و نظافت و غذا و حمام آنها براي يك مادر مشكل است، ولي وقتي مادر مجبور به اين جهات نباشد كمتر براي او زندگاني توالد و تناسل طاقت فرسا مي گردد. و البته اين سنت در عرب براي متمكنين بود كه اولاد خود را به مرضعه مي سپردند، و پس از خاتمه ي مدت رضاع (دو سال) به دست مربيه اي مي دادند و بعد به مكتب تربيتي مي فرستادند كه خلاصه فشار زحمت روي دوش پدر و مادر نبود مگر دادن حقوق مرضعه و مربيه و معلم.

روي اين اصل اولاد ائمه ي اطهار و مردان بزرگ عرب مخصوصا ساداب بسيار


مي شد، و در ميان ائمه ي هدي «عليهم السلام» امام حسين «عليه السلام» از شخصيتهائي بود كه كمتر زن گرفت و اولاد كم آورد و زندگاني زناشوئي و توالدي او شگفت آميز است در حالي كه گفتيم ثروت و موقوفات امام حسين «عليه السلام» در زمان حياتش هم مانند پس از شهادتش بي نظير بود.