بازگشت

حسين و مسافرتهاي او


«فسيروا في الأرض فانظروا آثار رحمة الله»

حضرت امام حسين «عليه السلام» مسافرتهائي به ايران، طبرستان، شام، عراق كرده بودند و هر كجا مي رفت، مقدم او را به سبب احاديث محبت پيغمبر «صلي الله عليه و اله و سلم» گرامي مي داشتند.

ابن خلدون مي نويسد: در سال 26 كه عثمان قشوني براي افريقا فرستاد، با مشورت صحابه، حسن و حسين و ابن عباس و عبدالله بن زياد و چند نفر ديگر را در آن سپاه همراه نمود كه به فرماندهي عبدالله بن سرح به افريقا رفتند، و عتبة بن نافع هم در برقه به آنها پيوست و به طرف طرابلس پيش رفتند و از آنجا به آفريقا كوچ كردند. [1] .

طبري مي نويسد: در سال 30 هجري بود كه سعيد بن عاص، عامل كوفه متوجه حمله ي طبرستان شد و از اصحاب پيغمبر «صلي الله عليه و آله و سلم» حسن و حسين و ابن عباس و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير و حذيفه همراه قشون بودند و از راه قوس


(دامغان) و گرگان (جرجان) و كنار درياي خزر رفتند و جنگي كرده برگشتند. [2] .

امام حسين «عليه السلام» سه سفر از مدينه به كوفه و از كوفه به مدينه كرده اند: يكي ايام خلافت پدر، ديگر زمان معاويه، و پس از آن سفر تاريخي كربلا.

ابن كثير شامي مي نويسد: در سال 49 هجرت مسلمين به قسطنطنيه حمله كردند، و امام حسين به شام رفت، و معاويه اكرام فراوان نمود و از او خواهش كرد با قشون مسلمين براي جنگ به قسطنطنيه برود. [3] .

از اين اخبار معلوم مي شود كه عمر و معاويه در فرستادن حسين به جنگ افريقا و قسطنطنيه، براي ابقاء حكومت در خاندان خود بي نظر نبوده اند كه شايد جوانان فاطمه در اين جنگ كشته شوند و معارضي براي آنها در اسلام نباشد. و اگر بگوئيم عمر اين نظر را نداشته، معاويه يقينا بدين منظور مي خواسته پس از شهادت امام حسن، حسين را هم به جنگ كشور دوردستي بفرستد تا زمينه براي يزيد بدون معارض صاف گردد.


پاورقي

[1] تاريخ ابن‏خلدون؛ العبر - ص 128 - ص 134 - ص 149 ج 2 چاپ بولاق؛ اخبار جنگ مغرب اقصي ص 39 ج 1؛ تاريخ طبري ص 57 ج 4؛ کامل ابن‏اثير ص 37 ج 3؛ محاضرات راغب اصفهاني ص 76 ج 1.

[2] تاريخ الامم و الملوک طبري ص 57 ج 5.

[3] تاريخ ابن‏عساکر ج 4.