بازگشت

حسين و فصاحت و بلاغت


حسين بن علي «عليه السلام» همان طور كه ناظم سپاه بود، منظم كننده ي حروف و كلمات و الفاظ بود. اين رادمرد آسماني وارث كسي بود كه امير عرب و عجم لقب داشت، در ميدان جنگ چهل سال شمشير از دستش نيفتاد، و صفوف ارتش خود را چنان مي آراست كه هميشه فتح و فيروزي نصيب او بود، و همين خصلت را در آرايش حروف و كلمات داشت و امير البيانش خواندند. احاطه بر الفاظ و معاني او را چنان نمود كه هر معني را مي خواست، در قالب هر لفظ مي ريخت، و صفوف كلمات را چنان مي آراست كه خرد از آن به حيرت افتاده است. فصاحت و بلاغت حسيني در صلح و جنگ و سرور و الم فرقي نداشت. احساسات عميق خود را در هر وقت اراده مي كرد، در قالب الفاظ مي ريخت و شنونده را بر خود مي لرزانيد. حسين پسر اميرالمؤمنين صاحب كتاب نهج البلاغه است، و خود كتابي دارد بنام «بلاغة الحسين» كه قدرت خود را در نظم و نثر با فصاحت و بلاغت كامل حفظ و بيان كرده است.

حسين در نظم و نثر مانند پدرش بوده، در پاسخ عربي كه آمد افصح و ابلغ عرب را بيند، اشعاري بداهتا به همان وزن و قافيه فرموده كه در مقدمه ي «عاشورا چه روزي است؟» نقل كرده ام و قدرت فصاحت او را نشان مي دهد.

ابن اعثم كوفي مورخ معروف كه شاهد جريان بوده مي نويسد: همان وقت كه جنگ مغلوبه بوده، سپاه به هم آويخته بودند، تير و نيزه و شمشير به هم مي انداختند و اصحاب و ياران و فرزندان بني هاشمي از پا درمي آمدند، در همان گيرودار كه


فرزندش كشته و برادرش از دست رفته و اصحابش شهيد شده بودند، مانند يك شاعر ماهر آسوده خاطر فاغ البال شمشير مي زد و جنگ مي كرد و مي گفت:



غدر القوم و قوما رغبوا

عن ثواب الله رب الثقلين



قتلوا قوما عليا و ابنه

حسن الخير كريم الأبوين



حسدا منهم و قالوا اقبلوا

نقل الآن جميعا للحسين



خيرة الله من الخلق أبي

ثم أمي فانا ابن الخيرتين



فضة قد صفيت من ذهب

فانا الفضة و ابن الذهبين



من له جد كجدي في الوري

او كشيخي فأنا ابن القمرين



فاطم الزهراء أمي و أبي

قاصم الكفر ببدر و حنين



و له في يوم أحد وقعة

شفت الغل بفض العسكرين



ثم بالأحزاب و الفتح معا

كان فيها حتف أهل الوثنين



در اين اشعار از نظر ريختن معاني دقيق تاريخي و حقايق واقعه ي آسماني و تنظيم عروض و قوافي و حفظ صنايع بديعيه ي الفاظ و معاني دقيق كلمات و جملات عالي و تشريح مطلب تا به نتيجه برسد با آن رستاخيز جنگ، آيا اعجاز نيست كه چنين حماسه و مفاخره و مجد و شرف و حسب و نسب و جريان تاريخ بيان شود؟!