حسين و عاليترين صفات نفساني
1- ابا و امتناع از بيعت با يزيد، درسي بود كه ابي عبدالله به مردم آموخت.
2- مهاجرت از مدينه براي قيام و مجاهده در راه حق.
3 - خروج از مكه در ايام حج براي احترام خانه ي كعبه از خون ريزي در حرم و رفتن به عراق.
4- صحبت كردن و سبك سخن گفتن با حر و آب دادن به اصحاب تشنه ي او.
5- سخن گفتن با ابن سعد، و پافشاري در راه عقيده كه فرمود: نه بيعت مي كنم، نه تسليم مي شوم، نه فرار كنم.
6 - پيشنهاد رفع محاصره مبني بر مراجعت يا عزيمت به يكي از حدود و مرزهاي كشورهاي اسلامي.
7- نداشتن اضطراب و تشويش در پيش آمد خونين، و هياهوي انبوه دشمن.
8- نهراسيدن از انبوه لشكر از ملاقات با حر تا روز 9 (نهم) كه كمتر از 32 و بيش از 800000 هزار نفر نبوده اند.
9- در كشته شدن اصحاب چهره عبوس نكرد و اظهار انكسار و اضطراب ننموده، و حتي اصحاب و ياران و آقازادگان را از تشويش و اضطراب منع مي كرد.
10- امر به آرامش و صبر و بردباري اهل حرم و زنان و كودكان در مصيبت جوانان اهل بيت.
11- مراقبت تمام در بالين سر هر يك از كشتگان و بردن همه ي آنها را در مقابل خيام سلطنتي با كمال قدرت و شجاعت كه بزرگترين كار روز عاشورا بود.
12- صحبت كردن با كشتگان چه جان باقي بود يا نبود و تأثير سخنان آن حضرت در ديگران و رثاء و مديحه گفتن براي آنها.
اينها صفات عاليه اي بود كه هر يك از آنها كافي بود يك قهرمان شجاعي را از پاي درافكند، ولي سالار شهيدان با كمال حال طبيعي و عزم و بردباري با امور و حوادث تلقي مي كرد.
حضرت ابي عبدالله حاضر به ريختن خون احدي نبود و براي جنگ هم قيام نكرد، بلكه قيام براي هدايت و دفاع از حقوق مسلمين فرمود و لذا در برخوردهاي خود با سپاه مخالف يا جنگجويان موافق و ناصح همه جا از خونريزي منع مي فرمود و در حفظ نفوس مي كوشيد و همه جا حالت دفاع خود گرفت نه جهاد.
1- در تلاقي با حر از راه كوفه منصرف شد و راه ديگري پيش گرفت كه موجب مسئوليت حر نشود.
2- به زهير بن قين در تلاقي همين معني را فرمود.
3- تحصن در حائر و كنار نخلها و بلنديها به منظور مصون ماندن اهل بيت از شر دشمنان.
4- حفر خندق اطراف خيام براي حفظ حرم و عدم تعرض به اهل بيت.
5- طلب نصرت براي خود و اصحاب با زبان نرم و ملايمت و بيان ساده.
6- خطبه ها و موعظه ها و نصايح و اندرزها و يادآوري حكايات و قصص گذشتگان براي جلب توجه دشمن.
7- ارائه ي طفل شيرخوار براي طلب آب و اتمام حجت كه نمونه ي مظلوميت حاضر در عرب بود.
8- رفتار و كردار و رجز خواندن و بيان حقايق امر، همه نمونه ي كامل عظمت روح آن بزرگوار را نشان مي داد.