حسين و اعتراض مردم
«و لا تجعل يدك مغلولة الي عنقك و لا تبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسورا»
ترجمه: نه آنقدر امساك كن و نه آنقدر ببخش كه دست تنگ شوي.
با اين ترتيب هر چه براي حسين مي آوردند و هر چه محصول صدقات پيغمبر و فاطمه و علي و حسن «عليهم السلام» بوده، و هر چه خودش از راه زراعت و نخلستانها بدست مي آورد، و هر چه براي او از طرف مسلمانان عراق و بصره و كوفه و ساير امكنه مي آوردند همه را بذل ميان ايتام و فقرا و مساكين و محتاجين و مستمندان مي فرمود، به او اعتراض كردند، فرمود: مال دنيا براي مسرور كردن مردم است.
ياقوت مستعصمي در «اسرار الحكماء» مي نويسد: حسين با جود و بخشش ممتاز خود مبالغه در بذل مال مي كرد و مي گفت:
عهده دار امري كه از عهده ات خارج است نشو، بيش از آنچه به دستت برسد انفاق و خرج مكن. مبرد در «كامل» مي نويسد: و زكريا بن محمد قزويني در «عجائب
المخلوقات» مي نويسد: حسين به عبدالله بن جعفر مي گفت: اسراف در بذل مال مكن. و به او عرض مي كردم: عادت شده و مي ترسم اين عادت قطع شود. [1] .
تجربه كردم ز هر انديشه
نيست نكوتر ز سخا پيشه
پاورقي
[1] کامل مبرد ص 81 ج 1؛ عجايب المخلوقات ص 307؛ الحسين ص 119 ج 1؛ الحسين ص 118 ج 1.