بازگشت

حسين و علاقه به نظافت و عطريات


«النظافة من الايمان»

يكي از ملايمات آدمي در زندگي، بوي خوش و استعمال عطر است كه طبع انسان مي پسندد. و در مكتب اسلام اين عمل دستور اكيد دارد و مخصوصا در نماز بايد هر مؤمن بوي خوش استعمال كند و به دربار ربوبي برود. از رسول اكرم «صلي الله عليه و آله


و سلم» روايت كرده اند كه فرمود: «از دنياي شما من سه چيز را دوست دارم و آن را برگزيده ام، اول نماز، دوم بوي خوش، سوم زن» و براستي كه اين هر سه براي پرورش جسم و روح و صفاي درون و بيرون مؤثر و مفيد است، ولي با شرايط موجود. پيشواي اسلام، خود، به عطريات كمال علاقه داشت و اولاد و احباب و خاندان خود را بدين سنت درس داد كه در صفوف نماز همه ي مؤمنين عطر فراوان استعمال مي كردند، و شيشه هاي عطر بود كه درمي آمد و هر كس نداشت بدو تعارف مي كردند كه همه معطر باشند و فضاي مسجد را بوي عطر مي گرفت، چنانچه اين رويه بيش از سيزده قرن است در خانه ي خدا مخصوصا حجر الاسود و روضه ي منوره ي پيغمبر «صلي الله عليه و آله و سلم» و آستان مقدس علوي در نجف و قبر عظيم سيدالشهداء و ساير مشاهد مشرفه و حتي حضرت عبدالعظيم و قم، زائرين عطريات بسيار مي آورند و استعمال مي كنند و اين سنت را با ايمان كامل اجرا مي نمايند.

حضرت حسين «عليه السلام» تأسي به جد بزرگوارش كرده بود، و چون از هدايائي كه فراوان براي امام سوم مي فرستادند، عطر و مشك و بوي خوش بود كه از اطراف براي آن حضرت مي فرستادند و مي آوردند، خانه ي حسين و خيمه ي حسين و دربار حسين معطر و منور بوده، و حتي در سفر كربلا حضرت حسين يك شتر تنها جاي عطريات او بود كه همه جا به همه كس مي بخشيد و استعمال مي كردند.

طبري در تاريخ كبير خود مي نويسد كه: ابومخنف نقل كرده كه: روز عاشورا حسين امر كرد خيمه اي سر پا كردند و مشك فراوان آوردند و در ظرف بزرگي ريختند، و در آن خيمه با وسايل ديگر تميز و تنوير كرده، و استعمال عطر نمودند [1] . و روايت كرده اند: هر كجا دعوت داشت، مقابلش عود بر آتش مي ريختند و بخور مشك


مي دادند. و پس از صرف غذا بخور عطر استعمال مي كردند، و در مجالس مجمرهاي مشك و عود مي سوخت، و اين سنت تا زمان بني عباس ادامه داشت. ابن اثير مي نويسد: قدحهاي نقره نشان براي آن حضرت آورده بودند كه مشك و عنبر در آن مي ريختند. و در اخبار است كه: وقتي بني اسد يا برخي از دشمن بر كشته شهدا مي گذشتند، بوي عنبر و عبير و مشك و عود و عطر از بدن آنها متصاعد بوده، و اين عطريات را با ساير اموال و اثاثيه ي سلطنتي حسين دشمن به غارت برد ولي به منطوقه ي «و لا يزيد الظالمين الا خسارا» هر كس استعمال مي كرد، به جاي سود، زيان مي نمود.


پاورقي

[1] تاريخ طبري مقتل الحسين ص 99 ج 1.