بازگشت

حسين و بازي كودكانه


كودكان هر طبقه نسبت مستقيمي با وضع خاص زندگي فاميلي آن طبقه دارند كه به نظر نگارنده از بازي كودكان مي توان به روحيه و وضع زندگي پدرانشان راه يافت.

پيغمبر زادگان، شاهزادگان، امام زادگان، و همچنين طبقه ي عالم و فاضله هر كشور وضع خاصي در بازي كودكان خود دارند. بديهي است در خانه اي كه علم و كتاب و نماز و قرآن و ذكر و ادب جاري باشد، كودك نوع بازي اش همانطور است. و خانه اي كه سگ و ميمون، قناري، قمار و شراب، نرد و شطرنج، ورق آس و غيره باشد كودكان نيز به همان سبك اسباب بازي تهيه مي كنند و البته غرايز بازيگري بين همه


مساوي است ولي آلات و اسباب بازي به نسبت محيط و خانوادگي است، و به همين جهت در مكتب اسلام علماي اخلاق و مربيان اجتماع در ميان اجتماع اصراري دارند كه مردم در مقابل اولاد خود مرتكب فحشاء و منكرات نشوند و سخن زشت نگويند حتي پدرها با زن خود در مقابل فرزند، شوخي و ملاعبه نكنند تا مبادا كودك گستاخ شود، ولي متأسفانه محيط امروز از اين حرفها گذشته، سينماها و تماشاخانه ها و سيركها و همه ي محافل اجتماعي درس رذيلت و فشحاء به مادران و پدران آينده و نسل جديد مي آموزند، و جز يك تحول اخلاقي عميقي چاره ي اين مفسده را نخواهد كرد.

اشتغال حسن و حسين «عليهماالسلام» در حضور پيغمبر «صلي الله عليه و اله و سلم» به بازيهاي كشتي، خط نويسي، و «لعب المداحي» چاله بازي با ريگ و گودال خاك و مسابقه اسب سواري و تيراندازي و سبقت در نماز و وضو و خطابه و غيره بوده است. [1] .


پاورقي

[1] کتاب اضداد ابن‏انباري ص 72؛ ارشاد مفيد ص 180؛ اسدالغابه ج 2؛ الحسني ص 95 ج 1؛ تاريخ ابن‏کثير 213 ج 4.