بازگشت

حسين بزرگترين مرد انقلابي


حكماء جهان در علم الاجتماع گفته اند كه: محيط، احتياجات خود را محسوس مي سازد و به وجود مي آورد، يك دسته ديگر از فلاسفه معتقدند: حس احتياج را افكار مردان آسماني در بشر ايجاد مي كند تا آدمي بر فقدان وسايل خود آگاه گردد، و در مقام تهيه و وصول به آن بكوشد، اما مسلمانان معتقد هستند كه حس احتياج بشر را الهام آسماني بيدار مي كند، و به وسيله ي پيغمبران و اولياء خود ايجاد و تقويت مي نمايد، همين تباين بين عقيده ي موحدين و معتقدين به انبيا و رسل با ساير فرق آدمي كافي است تا سير تكامل را نشان دهد.

برخي از ملل اروپائي معتقدند: طبيعت كر و كور و بي شعور آنها را


بوجود آورده، و خود بخود از روي حس احتياج در مقام تكامل خويش برآمده اند. اين منطق سست و بي اساس موهون و بر پايه ي حدس و تخمين بنا شده، در حاليكه عقيده ي موحدين به رسالت الهي در هر عصر روي ظن قوي و يقين و منطق مستدل مبرهن عقل و نقل، پايدار گرديده است.

در ميان بشر از صدر آدم تا عصر خاتم، تمام ملل و اقوام بشري در هر نژاد و رنگ و پوست بوده اند نيازمند به رهبر و آموزگاري بوده كه دانش خود را از منبع غيبي گرفته، به مردم آموخته است، و روي اين سنت الهي 124 هزار پيغبمر در اعصار مختلفه آمده اند كه حس احتياج بشر را بيدار كنند و راه را از چاه نشان بدهند و هدف و مقصد را به آدمي بنمايند.

تمامي اين پيغمبران «عليهم السلام» وظيفه ي خود را برحسب اوامر آسماني و استعداد و كيفت زمان و مكان و محيط، بكار بسته، و دقيقه اي غفلت در كار خود نداشته اند، چنانچه در كتاب «تاريخ انبياء» شرح داده ام.

ولي نكته ي جالب توجه اينجا است كه در تحولات اجتماعي و حوادث انقلابي با آنكه همه ي آنها از سرچشمه ي وحي و الهام سيراب مي شده اند، هيچيك مانند حسين بن علي «عليه السلام» در برانگيختن افكار مردم و حركت فكري جامعه و به اصطلاح امروز انقلاب سفيد، تأثير نداشته اند.

حضرت ابي عبدالله الحسين «عليه السلام» نابغه ي آسماني بود، كه براي انقلاب خونين نشو و نما يافته و مردم را از دوران صباوت خود به حركت فكري و انقلاب سفيد و تجديدنظر در انديشه و تفكر، توجه مي داد تا شش ماه آخر زندگي كه خود براي قيام خونين حركت كرد.

حسين «عليه السلام» مي ديد انقلاب سفيد، ديگر در مردم تربيت شده ي مكتب اموي اثري نمي بخشد، بايد افكار مردم به رنگ خون نقش بندد تا


باقي و برقرار بماند، لذا صالح ترين و پاك ترين نفوس را جمع آوري كرده با خود به كربلا برد و در مكتب حسيني به زن و دختر و پسر و بزرگ و كوچك، درس عشق و فداكاري آموخت. در مدتي طولاني قريب بيست سال در مكتب خود فضائل نفساني و ملكات اخلاقي، آنها را تربيت و مهياي جانبازي در راه خدمت عمومي كرد چنانچه در اين اوراق مشاهده مي شود پس بايد با كمال شهامت گفت: «حسين بزرگترين مرد انقلابي بود».