بازگشت

سير اجمالي


نيمه ي ماه رجب سال 60، معاويه بمرد و يزيد بر اريكه ي خلافت نشست، و به فرماندار مدينه نوشت از همه مردم مخصوصا چهار نفر شخصيتهاي بارز حجاز بيعت بگيرد: حسين بن علي «عليه السلام»، عبدالله پسر عمر، عبدالرحمن پسر ابوبكر، عبدالله بن زبير.

روز 26 ماه رجب والي مدينه حسين را دعوت كرد براي ارائه ي نامه ي يزيد و بيعت. امام فرمود: سزاوار نيست بيعت من در پنهاني باشد، فردا در مسجد پيغمبر «صلي الله عليه و اله و سلم» صحبت مي كنيم.

شب 27 رجب ناگهان با زن و فرزند از مدينه به مكه مهاجرت كرد، پنج ماه در مكه بود. يزيد مطلع شد به والي مكه نوشت سي نفر شمشيرزن انتخاب كند حسين را در حال طواف و احرام دستگير كره يا به قتل برسانند، امام حسين روز هشتم ذي حجه، روز ترويه، ناگهان با زن و فرزند به طرف كوفه حركت


كرد، يزيد مطلع شد، ابن زياد را كه حاكم بصره بود به امارت كوفه گماشت و او به دفاع كوفه پرداخت، و روز اول محرم سال 61 با سركرده ي يزيد، بين دو راهي كوفه، عراق برخورد و شبانه به طرف كربلا كوچ كردند. صبح روز دوم بود كه به كربلا رسيدند و آنجا خيمه و بارگاه سلطنتي گستردند. عمر سعد مأمور كار حسين شد به كربلا آمد و ابن زياد تا روز نهم محرم 33 هزار نفر قشون براي يكسره كردن كار امام حسين به كربلا فرستاد. از روز 7 محرم آب را به روي حسين بستند، عصر نهم تيراندازي شروع شد و جنگ حتمي گرديد، صبح روز دهم جنگ آغاز شد، حملات طرفين شروع گرديد و پس از حمله، به جنگ تن به تن پرداختند و طرف عصر عاشورا پسر پيغمبر خدا را شهيد كردند، و پس از آن به غارت لباسها و آتش زدن خيام پرداختند و سرهاي شهدا را بريدند. و شب، قدري استراحت كردند، صبح روز يازدهم به طرف كوفه حركت كردند قريب دو هفته اسرا را در كوفه نگاه داشتند، سپس آنها را از راه كركوك و موصل به شام بردند و مدتي هم در شام زيستند، تا آنها آزاد و مرخص شدند، پس از دو ماه به كربلا برگشته سرها را به بدنها ملحق نمودند و از راه بغداد و عمان بن مدينه، حركت نمودند. و پس از اين واقعه، يزيد سلطنت متزلزلي داشت، سپس قيام توابين شروع شد و ده سال چهارصد هزار نفر به نام خون خواهي در عربستان و حجاز قيام كردند و كشته شدند. و تحولات تاريخي قبر حسين نيز برجسته ترين سطور تاريخ اسلام را اشغال كرده است و تاكنون ادامه دارد، و مظهر اتم و اكمل آن در خود كربلا ايام عاشورا و اربعين ديده مي شود كه ما تا آنجا كه ميسر است به شرح آن مي پردازيم ان شاءالله تعالي.

حضرت ابي عبدالله «عليه السلام» 25 سفر پياده به حج خانه ي خدا رفت، و


ميليونها درهم و دينار كه از موقوفات و صدقات جدش رسول خدا و مادرش فاطمه ي زهرا و پدرش علي مرتضي و برادرش حسن مجتبي «عليهم السلام» بود و نزد او تمركز و تجمع يافت، همه را به فقرا و مستمندان و سائلين و ابناء السبيل و ميان اقوام و عشيره و اصحاب و همسايگان توزيع و تقسيم مي كرد.

اين بزرگ مرد با پدرش در جنگ جمل و صفين و خوارج، نبوغ خود را نشان داد، او با قشون مسلمين به اقطار زمين در فتح افريقا و جنگهاي گرگان، طبرستان، قسطنطنيه، ايران شركت داشت، و عظمت مقام و علو همت خود را نشان داد.

حضرت حسين «عليه السلام» در عصر خود آفتاب درخشان آسمان آفرينش بود، و نور حق از جبين او پرتوافكن مي بود، سيره ي زندگاني ابي عبدالله الحسين «عليه السلام» مثل اعلاي انسانيت و مظهر كامل آدميت، مشعل درخشان هدايت و ارشاد براي يافتن راه سعادت و كامراني است. تاريخ جنگ يك روزه «مقتل الحسين» آن حضرت مهيج ترين سطور لرزاننده ي تاريخ است.

مشعشع ترين صفحات تاريخ و برجسته ترين سطور آن، تعليمات عاليه اي است كه حضرت ابي عبدالله الحسين «عليه السلام» از عصر تاسوعا تا عصر عاشورا، در فنون سياست، ديانت، اقتصاد، اجتماع، مليت، ناموس، عفت و عصمت، حميت و غيرت، تقدير از خادم و تحقير خائن، حمايت مظلوم و دشمني با ظالم، نرفتن زير بار ظلم و ستم، استقامت و پافشاري در راه عقيده و ثبات قدم در قيام به حق، ابراز شجاعت و شهامت، جود و بخشش، درس فضيلت و مكرمت و اخلاق، تفقد و پذيرائي از زيردستان و


خدمه و خدمتگزاران، نوازش ايتام و ستم رسيدگان، مراقبت در اقامه ي نماز و ابقاء احكام دين و تعليم قرآن مجيد و اعلاء نام سيد المرسلين بزرگترين منجي عالم بشريت، درس قيام و دادخواهي براي گرفتن حق از دست بيدادگران، ستم پيشه و جهاد و از خود گذشتگي در راه حق و حقيقت، حفظ شعائر دين اسلام و كوشش براي نشان دادن چهره ي زيباي آن كه در پس پرده هاي تاريك ظلم و ستم حزب اموي پنهان و ناپيدا شده بود، اينها از مواد تعليمات حسيني است كه يكي پس از ديگري در خلال خطبه و خطابه و رجز و نظم و نثر و حكايت و ارشاد و نصيحت و موعظت براي آن مردم بيان فرمود.