بازگشت

الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة


بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمدلله الذي دل علي ذاته بذاته و تنزه عن مجانسة مخلوقاته و جل عن ملائمة كيفياته و قرب عن خواطر الظنون و بعد عن ملاحظة العيون و علم بما كان قبل أن يكون، مالك الملك تؤتي الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك علي كل شي ء قدير».

«والصلوة والسلام علي سيدنا أشرف الأنبياء و المرسلين خاتم النبيين الذي في السماء اسمه أحمد و في الأرض أبوالقاسم محمد صلوات الله و سلامه عليه و علي ابن عمه و كاشف غمه سيد الأوصياء أسدالله الغالب، غالب كل غالب و مطلوب كل طاب الذي حبه فرض علي الحاضر و الغائب أبي السبطين اميرالمؤمنين علي بن أبي طالب سلام الله عليه و علي أولاده الطيبين الطاهرين المعصومين أطباء الخلق و معادن الحكمة ينابيع العلم و ورثة النبوة حجج الله علي العباد، الأجواد الأنجاد الأمجاد الكرام المجاهدين في الله باللسان و القلم و الحسام الداعين الي الخلق في جميع الأعصار و الأقطار ذوي المآثر و الآثار التي لا يمحوها تعاقب الأيام، خير القرون الذين بينوا


للناس مناهج الحلال و الحرام أهل البيت المطهرين من الرجس و الآثام و رحمة الله و بركاته».

راقي ترين ملل زنده جهان ملتي است كه براي آينده اش از گذشته سرمشق گيرد و مسير بزرگان آباء و اجداد و اقوام خود را انتخاب كند تا به كمك مطلوب خود برسد. ملت رستگار آن است كه اخبار تاريخي ملي خود را كه سنت و سيره ي ميراثي است برگزيند و بر آن سير كند تا به سرحد كمال نائل گردد.

جالبترين صفحات اوراق گذشه ي تاريخ، شرح حال رجال و پيشوايان جامعه ي بشري است كه براي سعادت خانواده يا ملت خود قيام كرده و گامهاي بلند برداشته و با خاطرات خانمان برافكن مبارزه كرده اند و در نتيجه نسل آينده و اخلاف آنها از اين مجاهدت تا حداكثر استفاده را براي رقاء و ارتقاء فردي و جمعي نموده اند.

استفاده از سيره ي بزرگان تاريخ گذشته سنت عمومي بشري است كه هر قوم و ملتي آداب و عادات و حركات و سكنات و كردار و گفتار بزرگان خود را به عمل گذاشته و به صورت شئون ملي و رسوم اجتماعي درآورده است. پس مجموعه ي انديشه و گفتار و كردار بزرگان يك قوم آداب مليت و شئون قوميت آن جامعه را تشكيل مي دهد.

اين سيره ي پسنديده، بقدري در ميان بشر معمول شده كه جزو سنن عمومي بشري به حساب رفته بلكه كتب آسماني هم همين سيره را تعليم و عمل بدان را تشويق و تأكيد فرموده است.

صفحات كتب تاريخ را شرح حال و اعمال و رفتار مردان بزرگ تاريخ تشكيل مي دهد و حفظ تاريخ ملي براي بيان عظمت قوم و تذكر مردم


به تذكر مردان نامي آن است. وقتي صفحات تاريخ را ورق مي زنيم و شرح حال بزرگان قوم را مي خوانيم يك حس غبطه در خود مي بينيم كه ميل داريم مانند خوبان آنها اثري عميق در جامعه باقي گذاشته باشيم، پس حفظ تاريخ رجال براي تحريك نسل آينده است كه اثر تربيتي از گذشته ي نياكان خود بگيرند و به سوي عظمت و همت و ترقي و تعالي پيش روند، از همين مكتب اين استفاده شده كه بهترين محرك اطفال و جوانان به سوي مراحل تكامل اخلاقي نشان دادن نمونه هاي برجسته ي تاريخ است تا سرمشق آيندگان قرار گيرد.

علماي تعليم و تربيت، امروز بهترين روش پرورش را در اين ديده اند كه مثال بارز آنچه مي خواهند و مي گويند و درس مي دهند به انواع وسايل ممكنه در نظر اطفال مجسم سازند تا در مغز آنها جا گيرد و رشد عقلي پيدا كند.

و به همين جهت شرح حال بزرگان و نوابغ عالم را براي تربيت اخلاقي انتخاب كرده، مخصوصا سيره و روش اخلاقي آنها را مفيدترين وسيله ي تعليم و تفهيم شناخته اند، و لذا گفته اند: معلم و مربي و مبلغ مذهبي بايد خود نمونه ي كاملي باشد از آنچه مي گويد تا سخنانش در دل ديگران بنشيند و تأثير عميق نمايد، كه: «الكلام اذا صدر عن القلب وقع في القلب، و اذا صدر عن اللسان لم يتجاوز من الآذان».

قصص و حكايات تورات و انجيل و زبور و قرآن همه براي تعظيم مكارم اخلاق گذشتگان يا تقبيح مظالم ستمكاران و توجه خوانندگان به نتيجه ي آن مي باشد، تا در مسير پسنديده ي نوابغ و قهرمانان فداكار در راه دين و دنيا و سعادت جامعه بروند و راه تكامل را طي كنند و رستگار و سعادتمند شوند.


حكما و علما و دانشمندان بشر در هر جامعه و ملتي بوده اند براي تهذيب نفوس مردم از همين راه وارد شده كه شرح حال بزرگان و زعما و قائدين جامعه را ضبط كرده و سينه به سينه نقل نموده اند، از انديشه و گفتار و كردار خوب آنها تقديس و تحميد كرده، از اعمال زشت و ناپسند آنها مذمت و تقبيح نموده، و در هر عصر گروهي مبرز و ممتاز كه در حد اعلاي خوبي يا بدي، دادگستري يا ستم پروري بوده اند بر اين سطور تاريخ افزوده و براي آيندگان درس عبرت شده است.

گذشت روزگار، بهترين مربي و معلم بشري است، بدبخت آنكه نتواند از گذشت روزگار عبرت گيرد و سرمشق بردارد، كساني كه به تاريخ هم آشنائي ندارند از گذشت عصر خود سرمشق گرفته و حوادث روزگار را خوب و يا بد مدنظر قرار داده، از بدان احتراز كرده و به خوب آن عمل نموده تا موردپسند و رضايت خلق و خالق گرديده اند.

شاعر مجرب، حساس و مترجم كتاب (كليله و دمنه) كه از بهترين مكتب تربيتي تدوين يافته گويد:



هر كه ناموخت از گذشت روزگار

هيج ناموزد ز هيچ آموزگار



مكتب اسلام براي جلب توجه پيروان خود در نزول وحي، قرآن قصص گذشتگان را از انبيا و سلاطين و زعما و قائدين ملل و اقوام دور و نزديك را تشريح كرده، و براي تهذيب نفوس مسلمين از آن استفاده كرده، تا عبرت روزگار گردد. علما و مؤلفين، نويسندگان و مترجمين رجال نيز شرح حال انبيا و اوليا و اوتاد و اقطاب و خلفا و امرا و حكام و طبقات مختلف ممتاز هر عصر را به صورت كتاب درآورده، تا خوانندگان از زشت و


زيباي آن را سرمشق سعادت و كاميابي خود قرار دهند و سير تكامل خود را به زودي تشخيص داده، به طرف كمال مطلوب بشتابند.

در عصر ما، سيره ي رجال نويسي از علما و دانشمندان و شعرا و خطبا و گويندگان روزافزون توسعه يافته، بطوري كه شايد در هر سال هزاران كتاب درباره ي ترجمه رجال، تأليف و تدوين مي گردد و حتي براي سال، مردي را به نام مرد سال انتخاب مي نمايند.

اخيرا ملل اروپائي و امريكائي اين درس مكتب اسلام را به صورت يك علم مردم شناسي، درآورده و فصلي بر تاريخ بشريت افزوده اند و شرح حال رجال سياسي و بازيگران صحنه ي سياست را نيز نگاشته و آن را فصل مميز ملتها قرار داده اند.

شكي نيست كه هر ملت و جامعه، افراد دانشمند و رجال علم و حكمت و شعر و ادب آن بيشتر باشد، ارزش معنوي آن بيشتر است و حتي مدنيت و ارتقاء ملي را به نسبت افراد عالم و دانشمند كه مجموعه ي آن معارف، يك قومي را تشكيل مي دهد مي سنجند.

علماي علم الاجتماع ميزان سنجش يك قوم و ملتي را در درجه ي اول از معارف و فرهنگ آن قوم قرار داده، و تشخيص تمدن و رقاء ملي و عقلي و علمي همان نسبت افراد عالم و دانشمند است.

اينجا يك حقيقت تلخي را ناگزيرم براي خوانندگان نقل كنم و به نام مفاخره عرض كنم كه:

در هيچ ملتي از ملل دنيا، از راقيه و منحطه از گذشته و آينده، رجال عالم و عامل، و زمامدار دين و علم و فضيلت به اندازه ي اسلام نبوده و نيست، و اين قولي است كه مي گويم و از عهده اش بيرون مي آيم. فقط توجه


خوانندگان را به كتب خطي موجود در كتابخانه هاي دنيا جلب مي كنم كه 80 درصد از رجال اسلامي است. و از فرق مسلمين، فرقه ي اماميه به نسبت جمعيت خود بيش از هر فرقه تأليف و تصنيف داشته، و روحانيت علمي خود را به همين وسيله به دنيا ثابت كرده، تقدم و تفوق علمي و تعمق در اصول عقايد و فلسفه و حكمت روحاني الهي فرقه اماميه اثني عشريه بر كليه ي فرق امم جهان ثابت و غيرقابل انكار است.

بزرگان دين و پيشوايان مذهب اسلام، مثل اعلاي اين حقيقت و نمونه ي كامل اين روش تربيتي بودند، يعني آنچه مي گفتند، قبلا خود معتقد و مؤمن بدان بوده و به حد اعلاي امكان عمل مي كردند و عملا به ديگران مي آموختند، و لذا ما اصراري داريم كه مردم جهان مراحل مختلف اخلاقي اين سربازان فداكار اسلامي را بخوانند تا به مراحل تكامل راه يابند و بدانند چگونه ممكن است يك فرد بتواند يك جامعه بلكه يك دنيائي را براي هميشه تكان دهد، و با قيام خود ملتهائي را به جنبش اخلاقي و حركت فكري بيندازد تا در راه ترقي و تعالي ملي انجام وظيفه نمايند.

از ميان صفوف بشري جالبترين صفحات تاريخ، شرح زندگاني حضرت رسول الله خاتم النبيين محمد بن عبدالله «صلي الله عليه و آله و سلم» است كه به نام پيشواي اسلام نگاشته ام و دوبار به چاپ رسيده، و پس از او ترجمه ي زندگاني حضرت علي بن ابي طالب «عليه السلام» باب مدينه علم است كه به نام اميرالمؤمنين نگاشته ام و چاپ شده، از اين دو كه گذشت هيچ ترجمه و تاريخي جالبتر و جذابتر و مؤثرتر از سطور برجسته ي تاريخ زندگاني حسين بن علي «عليه السلام» نيست كه روح زندگاني جد و پدر و مادر و برادر را با حقيقت اسلام دربردارد. و بزرگترين دليل اين حقيقت آن است كه بدون


ترديد، ميليونها كتاب به لغات مخلتف جهان از شرقي و غربي و ساحلي درباره ي اين پيشواي انقلابي نگاشته شده، و تمام ملل دنيا رستاخيزي كه او در يك روز بوجود آورده، مورد دقت و توجه قرار داده اند.

غوغاي عاشورا، سبب توجه تام ملل دنيا عموما و مسلمين خصوصا و فرقه ي اماميه بالاخص به صحنه كربلا گشته، و تاريخ اين واقعه، جامع كليه ي فضائل و مكارم اخلاق و محاسن اعمال از علو همت و منتهاي شجاعت واقعي، غايت جود و بخشش و اسرار علم و فصاحت و بلاغت و نصرت حق و حقيقت و حفظ ناموس و عفت و عصمت، و بروز مظاهر فضيلت و اخلاق و بالنتيجه نمايش كمال مطلوب مربي اسلام مي باشد.

تاريخ عاشورا و ترجمه ي حضرت ابي عبدالله «عليه السلام» كه مجموعه ي مختصر آن اين كتاب را تشكيل داده، حاوي سلامت فطرت و جمال و زيبائي خلقت و رشد عقلي و نيروي جمسي و مصداق محامد نفساني و طريق هدايت و ارشاد و جهاد در راه خدا مي باشد. تطور و تحول زندگاني 57 ساله اين زعيم فداكار، سرمشق سياسيون جهان قرار گرفته است، زيرا او مرشد و مربي و معلم انقلاب و سياست بود؛ صاحب اين ترجمه مصداق قدرت و بروز حقيقت بود، در عظمت و نبوغ و دها و تعمق نظر، چشم روزگار مانند او را نديده است.

به اتفاق مورخين، بزرگترين مرد سياسي تاريخ معاوية بن ابي سفيان بود، كه قريب نيم قرن به نام حكومت و سلطنت بر اريكه ي فرمانفرمائي استقرار يافت، و آنچه امكان پذير بود براي حفظ مقام خود عمل كرد، ولي اين درس را نخوانده بود كه ممكن است با يك سياست انقلابي و نهضت ملي و قيام و از خود گذشتگي، كاخ استوار خلافت و سلطنت او را براي


هميشه درهم شكسته شود، و لذا سياسيون اروپا در كتابي كه راجع به امام حسين «عليه السلام» نوشته اند به نام «رووليسيون»، سياسة الحسينيه اين معني را متوجه شده، و سياست مظلوميت و فداكاري در راه حق و حقيقت را بزرگترين شاهكار سياست غلبه شناخته اند؟!

زندگاني 57 ساله ي امام حسين «عليه السلام» قدم به قدم اعجازآميز و شگفت انگيز بوده، از مولد و ميلاد از رضاع و صباوت، از شباب و جواني، از شجاعت و شهامت، از جود و بخشش، از وفا و صداقت، از حفظ ناموس و احترام قانون، از حمايت مظلوم و خصم ظالم، از عبادت و فضيلت، از مسافرت و معاشرت، همه حيرت آميز است.