بازگشت

سر مطهر امام در منزل خولي


خولي شبانه سر امام شهيد عليه السلام را به كوفه آورد و چون در دارالاماره بسته بود سر مطهر را به منزل برد. او دو زن داشت، يكي از بني اسد و يكي از حضرميين بود.

طبري مي نويسد: هشام كلبي از پدرش و او از نوار - دختر مالك حضرمي و زوجه ي خولي - نقل مي نمايد: خولي سر را آورد و در زير طشت گذاشت و به رختخواب آمد، به او گفتم: چه خبر آوردي؟ گفت: ثروت روزگار را براي تو آوردم، اين سر حسين است كه در خانه ي ما است.

گفتم: واي بر تو! مردم طلا و نقره مي آورند، تو سر پسر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را آوردي؟ به خدا سوگند! سر من با سر تو در يك جا جمع نخواهد شد، من از رختخواب بيرون آمدم، او زن ديگرش را طلبيد. من نشسته بودم و نگاه مي كردم. به خدا سوگند! نوري را ديدم كه مثل عمود از آسمان به طشت مي تابيد، و پرندگاني سفيد را ديدم كه در اطراف طشت پرواز مي كردند، صبح سر مطهر را نزد ابن زياد برد. [1] .



پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 455.