بازگشت

بيرون آوردن لباس از تن امام


در پستي، دشمني و نامردي اهل كوفه همين بس كه چون پسر پيغمبر كشته شد، لباسهاي تن او را غارت كردند، با آن كه آن حضرت لباسهاي خود را پاره پاره كرد تا در آن طمع نكرده، امام عليه السلام را برهنه نكنند. بحر بن كعب همان لباس سوراخ شده را از تن آن سرور بيرون آورد و او را برهنه كرد، به خاطر همين عمل ناجوانمردانه، دو دست كعب در زمستان مي تركيد و آب پس مي داد و در تابستان مثل چوب خشك مي شد. [1] .

طبري از ابومخنف نقل مي نمايد: قطيفه (روپوش) امام عليه السلام را، قيس پسر اشعث كندي غارت نمود و كفش او را يكي از «بني اود» به نام اسود برد و شمشير آن حضرت را يكي از «بني نهشل» ربود. [2] .

مالك بن نسير كندي با شمشير بر سر امام عليه السلام ضربتي زد كه كلاه را شكافت و به سر حضرت رسيد و آن كلاه كه از خز بود، پر از خون شد، امام عليه السلام آن كلاه را افكند و كلاه ديگري بر سر گذاشت. مرد كندي كلاه را برداشت و به كوفه آورد و در منزلش آن را مي شست، زنش با او مرافعه كرد و گفت: آيا آنچه را كه از تن حسين عليه السلام بيرون


كردي به خانه ي من آورده اي؟! آن را از خانه ي من بيرون كن.

همين مالك بن نسير ملعون، با وضع بدي و با سختي حال زندگي كرد تا آن كه هلاك شد. [3] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 451.

[2] همان، ص 453.

[3] همان، ص 448.