بازگشت

وقايع روز عاشورا


اول صبح، اصحاب امام عليه السلام خيمه اي براي نظافت بپا كردند، ابتدا امام خود را نظافت نمود، و هر كس از اصحاب مي خواست در آنجا نظافت مي نمود. صبح روز عاشورا امام عليه السلام خداوند را بدين كلمات خواند:

«اللهم أنت ثقتي في كل كرب، و رجائي في كل شدة، و أنت لي في كل أمر نزل بي ثقة وعدة، كم من هم يضعف فيه الفؤاد و تقل فيه الحيلة، و يخذل فيه الصديق، و يشمت فيه العدو، أنزلته بك و شكوته اليك، رغبة مني اليك عمن سواك، ففرجته و كشفته، فأنت ولي كل نعمة و صاحب كل حسنة، و منتهي كل رغبة». [1] .

امام عليه السلام كه در شب آخر عمر با خداوند مشغول راز و نياز بود و از ديگران منقطع شده، بامدادان نيز در برابر دشمن، خداي را فراموش نكرده است، او ضعف و بيچارگي خود را به خداوند عرض مي كند، و حق تعالي را ولي نعمت و قاضي حاجت خود مي شناسد.



پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 423. (خدايا تو در هر بليه اطمينان مني و در هر سختي اميد مني و در هر گرفتاري که رخ دهد تکيه‏گاه و ذخيره‏ي مني، چه غمها که موجب اضطراب و بيچارگي و بي‏اعتنايي دوست و شماتت دشمن بود که به پيشگاه تو آوردم و شکايت آن را به تو کردم که از همه کسان دل با تو داشتم و آن را ببردي و برداشتي؛ همه نعمت‏ها از تو و همه خوبيها از تو و همه مطلوبها به نزد تو است).