بازگشت

شهادت و جهاد


شهيد، برترين مجاهد است و شهادت، عالي ترين مراحل جهاد.

جهاد، از خود گذشتن و از خويش بريدن و به حق پيوستن است.

جهاد، خواست خدا را بر خواهش دل مقدم داشتن و آن را ناديده گرفتن است.

جهاد، از جان گذشتن، از نام گذشتن، از دوست گذشتن، از مال گذشتن، از جاه گذشتن، از آسايش چشم پوشيدن، از زن و فرزند بريدن است براي خدا.

جهاد، خشم و غضب را فروبردن، از كينه توزي دست برداشتن است، براي خدا.

كاري است نه آسان، دشوار و بسي تلخ.

جهاد، گوناگون است:

جهاد اكبر، جهاد اصغر، جهاد بي رنگ، جهاد رنگين، جهاد شناسا، جهاد ناشناس. شهادت، جهاد رنگين و سرخ رنگ است و رنگ خون دارد، خوني كه به پيش گاه مقدس الهي تقديم شود.

شهادت، قرباني كردن در پيش گاه حق است.

شهادت، جهاد شناسا و شهيد مجاهدي است شناخته شده.

جهاد بي رنگ، جهاد ناشناسي است و مجاهد به اين جهاد، شناخته نمي شود.

جهاد بي رنگ را رسول خدا صلي الله عليه و اله جهاد اكبر نام نهاد. در جهاد بي رنگ، نام جويي، رياكاري، جاه طلبي و آز، راه ندارد. جهاد، خواستن و نكردن و نخواستن و كردن است.

پيامبر اسلام پيغمبر مجاهدان بود. اميرالمؤمنين رهبر مجاهدان، امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام پيشوايان مجاهدان بوده و هستند.


حيات اين پاكيزگان بشري، سراسر جهاد بود، كوشش بود، رنج بود، ناكامي بود. آنان مي توانستند خوش زيست كنند، با آسايش زندگي كنند، حيات شيرين و دل پسندي داشته باشند، ولي در پي آن نرفتند، براي خدا خوشي و آسايش زندگي را در راه خدا دادند و در دم واپسين، جان خود را فدا كردند.

مجاهد، خود را براي هدف مي خواهد، نه هدف را براي خود. راهي را كه به سوي هدف مي رود برمي گزيند و از راهي كه به سوي خواسته ي دل مي رود مي گريزد.

مجاهد مهربان است، خوش خوست، صبور است، منفجر نمي گردد، گذشت دارد، انقام نمي كشد، حسد ندارد، خيرخواه بشر است، ميان مجاهد و انقلابي فرسنگ ها راه است.

حسين، مجاهد بود؛ پدرش، مجاهد بود؛ برادرش، مجاهد بود؛ جدش، مجاهد بود؛ دودمانش، مجاهد بودند.