خروج امام از مكه
عاقبت امام حسين (ع) در روز سه شنبه هشتم ذيحجه كه روز ترويه ناميده مي شود راه عراق را پيش گرفت. [1] عمرو بن سعيد فرمان تعقيب و دستگيري امام (ع) و همراهان وي را صادر كرد، و برادرش يحيي را مأمور كرد تا امام (ع) را بازگرداند. وقتي سربازان بني اميه به سپاه توحيدي حسين بن علي رسيدند با فرياد گفتند: اي حسين! تقواي خدا را مراعات نمي كني و از جمعيت خارج مي شوي. امام (ع) با زبان وحي به آنها پاسخ فرمود: لي عملي و لكم عملكم انتم بريؤن مما اعمل و انا بري ء مما تعملون: [2] عمل من از من و عمل شما از آن شماست شما از كار من بيزاري مي جوييد و من از كار شما. و چون مأموران حكومتي از دست يافتن به امام (ع) مأيوس شدند به مكه مراجعت كردند. [3] .
هنگامي كه به دربار شام خبر رسيد كه امام (ع) از مكه خارج شده اند در نامه اي به عبيدالله ضمن تقدير از اقدامات سركوبگرانه ي وي نوشت: چنان بوده اي كه من خواسته ام، از سر دورانديشي عمل كردي و دلاوري نماياندي و لياقت و كفايت خويش را اثبات نمودي، همان گونه اي كه انتظار داشتم و نظر مرا در مورد خويش استوار كردي. خبر يافته ام كه حسين بن علي راه عراق را پيش گرفته. جاسوسان خود را بر او بگمار و در مسير راهها براي او ديده بان بگذار و مردمان مشكوك را به صرف اتهام دستگير نما، ولي با آناني جنگ و ستيزه كن كه با تو جنگ مي كنند و پي در پي كارهاي خود را گزارش كن. [4] .
پاورقي
[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 381، انساب الاشراف، ج 3، ص 371، الفتوح، ج 5، ص 119، ابن اثير، کامل، ج 3، ص 276، مقدمهي مرآة العقول، ج 2، ص 188، العقد الفريد، ج 4، ص 377.
[2] سورهي يونس، آيهي 41.
[3] بحارالانوار، ج 44، ص 368، مقدمهي مرآة العقول، ص 197، تاريخ طبري، ج 5، ص 385، العقد الفريد، ج 4، ص 377، شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 69.
[4] شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 67، بحارالانوار، ج 44، ص 359، الفتوح، ج 5، ص 108، البداية و النهاية، ج 8، ص 165، تاريخ طبري، ج 5، ص 380، يعقوبي در تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 216، در جملهاي بسيار پرمعنا از يزيد در ادامهي همين نامه آورده است که: زمان توست که بدين آزمايش مبتلا شدهاي، حال اگر او را کشتي به نسب و پدر خويش بازگردي! مبادا که از دستت رها شود.