بازگشت

اوضاع كوفه


در كوفه نيز شرايط دچار تغيير و تحول شده بود و با انتشار خبر مرگ معاويه و جانشيني يزيد در عراق نيز فضا دگرگون شد. حاكميت يزيد با معيار و آرمانهاي بزرگان عراق سازگار نبود، سران كوفه در منزل سليمان بن صرد خزاعي اجتماع كرده و به شور پرداختند. سليمان در جمع آنها گفت: معاويه از دنيا رفته است و حسين بن علي از بيعت با يزيد خودداري كرده و راه مكه را پيش گرفته است، و شما مردم شيعيان او و پدرش هستيد، اگر مي پنداريد كه او را ياري مي رسانيد و با دشمنانش جنگ مي كنيد براي او نامه اي بنويسيد، و اگر بيمناك هستيد كه مبادا سستي كنيد، او را فريب ندهيد.

همگي فرياد زدند كه: نه بلكه با دشمنان او جنگ مي كنيم و خود را فدايي اش مي سازيم. [1] .

سليمان گفت: پس نامه بنويسيد. نامه اي بدين شرح تحرير شد و به امضاي بزرگان كوفه رسيد:


پاورقي

[1] تذکرة الخواص، ص 139، اعيان الشيعه، ج 1، ص 588، نور الابصار، ص 256، فصول المهمه، ص 184، مقتل ابومخنف، ص 17، شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 34، ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 89.