بازگشت

وجه اشتراك عبدالله و حكومت


شايان ذكر است، عبدالله بن زبير در مسجدالحرام متأثر از حضور شكوهمند حسين بن علي كاري جز تظاهر به عبادت و نمايش زهد نداشت و جايگاهي را كه در جست و جوي آن بود، از دست داده بود. از سويي ديگر وليد بن عتبه حاكم اموي مكه قدرت مقابله با احساسات و عواطف مردم را ندارد و هر دو (حكومت و عبدالله بن زبير) از روند جريان فكري و اجتماعي مكه سخت ناراحت و پريشان هستند و شكستن فضاي موجود خواست قطعي و قلبي هر دوي آنها بود. حضور حسين بن علي در مكه به همان ميزان ناخشنودي حاكم بني اميه بود كه عبدالله بن زبير از محبوبيت امام (ع) و توجه مردم به حسين بن علي رنج مي برد. [1] .

عبدالله بن زبير از اقامه ي نماز جمعه توسط حارث بن خالد مخزومي نايب الحكومه ي مكه جلوگيري كرد، [2] اين اقدام موجب تحكيم مقطعي موقعيت عبدالله بن زبير شد، اما در اين ميان عمرو بن زبير مأموريت يافت تا برادرش عبدالله را دستگير كند و او با قاطعيت اعلام كرد با مردم مكه و عبدالله خواهد جنگيد، حتي اگر در ميان خانه ي كعبه پنهان شد باشند.

نكته ي بسيار مهم، بي توجهي و بي احترامي اين دو برادر به جايگاه رفيع حرم امن الهي است. عجيب است كه در اين نبرد عمرو متحمل شكست شده و تحت رعايت برادرش عبيده ابن زبير قرار مي گيرد اما بالاخره توسط عبدالله، عمرو دستگير و در زير تازيانه اي شكنجه به قتل رسيده مي شود. [3] .

برخورد و رفتار فرزندان زبير با يكديگر از نكات بسيار حيرت انگيز زندگي اسلامي است. راه و روش پيامبر و تعاليم آسماني آنچنان دستخوش تغيير شده كه هيچ هويتي در نسب و حسب براي بزرگان وقت جامعه نمانده بود. برادر از جنگ، دعوا، و قتل برادر خويشتن ابايي نداشت، گويي كه از مرز اخوت تا عداوت جز درهمي يا منصبي فاصله وجود ندارد. تكليف آحاد مردم در چنين انديشه اي آنچنان روشن است كه بي نياز از هر تصريح و يا اشارتي است.

به هر حال دستاورد اين پيروزي، يا تباني، موقعيت عبدالله بن زبير را در مكه تقويت كرد، اما جايگاه حسين بن علي (ع) در ميان مردم آنچنان با عظمت بود كه در هيچ شرايطي با حضور وي امكان اخذ بيعت از مردم براي عبدالله وجود نداشت، چه اهالي مكه و چه حاجياني كه از سراسر


قلمرو اسلامي خود را به سرزمين وحي مي رساندند هيچ گاه حاضر نبودند يا حضور فرزند پيامبر رهبري و ولايت ديگري را بپذيرند. اين حقايق غير قابل انكار باعث شد تا در هر فرصتي، (جريانهاي مستقيم و غيرمستقيم وابسته به او) در هر مناسبتي به ترغيب امام (ع) در خروج از مكه يا بيعت با يزيد اقدام كنند.


پاورقي

[1] ابن اثير، کامل، ج 3، ص 260، المنتظم، ج 5، ص 324، فصول المهمه، ص 183، مقتل ابومخنف، ص 16.

[2] نماز جمعه شأن امام (ع) است و اقامه‏ي نماز در مکه نشانه‏ي مشروعيت حکومت به شمار مي‏رفت.

[3] البداية و النهاية، ج 8، ص 149.