بازگشت

احضار امام


پس از مشاوره و رايزني با مروان وليد جواني به نام عبدالله بن عمرو بن عثمان را به سوي امام آزادگان حسين بن علي و عبدالله بن زبير فرستاد، فرستاده ي وليد امام (ع) و عبدالله بن زبير را در


مسجد يافت و دعوت استاندار مدينه را به آنها ابلاغ كرد، از آنجا كه فرمان فراخوان امام (ع) و عبدالله مطابق با روال عادي ملاقات هاي قصر حكومتي نبود، ايشان به فراست دريافتند كه منظور از اين ملاقات مي بايست موضوع مهمي باشد. عبدالله بن زبير از امام (ع) پرسيد: اي ابا عبدالله اين ساعتي است كه من به ياد ندارم وليد در آن با مردم نشستي داشته باشد! تو از اين دعوت چه گمان مي بري؟ امام (ع) فرمود: من گمان دارم طاغوتشان مرده است و ما را خواسته تا قبل از انتشار خبر مرگ معاويه از ما بيعت بگيرد. [1] عبدالله بن زبير گفت: من نيز جز اين گمان ندارم، اكنون اگر تو را بيعت فرا خوانند چه خواهي كرد؟ امام (ع) فرمود: من هيچ گاه با او بيعت نخواهم كرد؛ زيرا پس از برادرم حسن امر [امامت] با من است. معاويه كار خود را كرد؛ او براي برادرم سوگند ياد كرد كه پس از خود حكومت را به هيچ يك از فرزندانش محول نكند و آن را - اگر من زنده بودم - به من واگذار كند، حال كه او از دنيا رفت به سوگند خود وفا نكرد. به خدا سوگند براي ما حادثه اي رخ داده است كه با آن هيچ آرامشي نداريم. ابوبكرا [2] بنگر آيا من با يزيد بيعت كنم، با اينكه او مردي فاسق است كه آشكارا گناه مي ورزد، شراب مي خورد و با سگان و يوزپلنگان بازي مي كند و بازماندگان آل رسالت را دشمن مي دارد؟ نه! به خدا سوگند! هرگز چنين نخواهد شد. [3] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 347، ابن‏نما در مثير الاحزان، ص 9، مي‏نويسد امام (ع) در پاسخ عبدالله بن زبير فرمود: اظن ان طاعيتهم هلک، رأيت البارحة ان منبر معاوية منکوس و واره تشتعل بالنيران. گمان دارم طاغوتشان مرده است، ديشب خواب ديدم منبر معاويه واژگون شده و خانه‏اش آتش گرفته است. ابن اثير، کامل، ج 3، ص 264، فصول المهمه، ص 182.

[2] ابوبکر کنيه‏ي عبدالله بن زبير است.

[3] أصنع اني لا ابايع له أبدا، لان الامر انما کان لي من بعد أخي الحسين (ع) فصنع معاوية ما صنع و خلف لأخي الحسن (ع) أنه لا يجعل الخلافة لأحد من بعده من ولده أن يردها الي ان کنت حيا، فان کان معاوية قد خرج من دنياه و لم يفي‏ء لي و لا لاخي الحسن (ع) بما کان ضمن فقد و الله أتانا مالا قوام لنا به، انظر ابابکر أني أبايع ليزيد، و يزيد رجل فاسق معلن الفسق، يشرب الخمر و يلعب بالکلاب و الفهود، و يبعض بقية آل الرسول؟! و الله لا يکون ذالک أبدا.