بازگشت

ورود يزيد به قصر حكومتي


در آغازين روز ماه رجب سال 60 هجري [1] ، با اتمام نمايش بني اميه يزيد به قصر حكومتي خود رفت و تا سه روز به استراحت پرداخت، با گذشت سه روز با قيافه اي محزون راه مسجد را پيش گرفت و بر منبر تكيه زد؛ ضحاك بن قيس كه نگران سخن گفتن يزيد بود با اضطراب در كنار منبر نشست، يزيد براي آرامش دادن به او گفت: اي ضحاك! تو آمده اي به فرزندان عبدالشمس راه سخن گفتن بياموزي؟ [2] آنگاه روي خود را به سوي مردم برگرداند و گفت: اي مردم شام شما را بشارت مي دهم كه آثار خير و نيكويي در شما آشكار است بدانيد كه بزودي ميان من و اهالي عراق جنگ شديدي بوقوع خواهد پيوست، سه شب پيش در خواب ديدم كه ميان من و مردم عراق رودخانه اي از خون به شدت جريان دارد و من هر آنچه تلاش كردم تا از آن گذر كنم، نتوانستم، تا اينكه عبيدالله بن زياد از آن رود گذشت و من اين صحنه را در خواب مي ديدم.

سخنان يزيد اگر چه در قالب تحريك افكار مردم شام، و ترفندي براي آگاهي از ميران همراهي آنان با حاكميت بني اميه قابل تحليل و تفسير است، اما چنين عملي از ناحيه ي يزيد مي تواند حاصل خلوت سه روزه ي وي با مشاوران و قوه ي عاقله ي دستگاه اموي باشد كه آينده ي حكومت يزيد را در گرو قلع و قمع جريانهاي مخالف به تصوير كشيده است.



پاورقي

[1] ابن اثير در کامل، ج 3، ص 260، روزهاي آغازين ماه رجب سال 60 را هنگام مرگ معاويه در سن 75 يا 78 يا 85، سالگي ثبت کرده است. ذهبي در سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 198، ابن‏جوزي، در ج 5، المنتظم، ص 333، شيخ مفيد در ارشاد، ج 2، ص 30، علامه مجلسي در ج 44، بحارالانوار، ص 324، يعقوبي، در ج 2، تاريخ يعقوبي، ص 213، بلاذري، در ج 5، انساب الاشراف، ص 161، وابن کثير در ج 8، البداية و النهاية، ص 162، روز مرگ معاويه را نيمه‏ي ماه رجب سال 60، گزارش کرده‏اند و در خصوص سن و سال او همان اختلاف اول وجود دارد.

[2] العقد الفريد، ج 4، ص 164.