بازگشت

نوحه سرايي زني از دختران عبدالمطلب


ابن جوزي به نقل از امام باقر (ع) مي نويسد: چون به مدينه رسيدند، زني از دختران عبدالمطلب با موي آشفته و در حالي كه آستينش را بالاي سر نهاده بود به ديدار آنان آمد و مي گفت:

آن گاه كه پيامبر خدا (ص) از شما بپرسد؛

شما كه آخرين امتها بوديد، پس از من با خاندان و اهل بيت من چگونه رفتار كرديد؟ چه خواهيد گفت؟ شماري را پس از من به اسارت برديد؛

و شماري ديگر را در خون غلتان كرديد؛

اين پاداش خيرخواهي و پيامبري من نبود؛

كه با فرزندانم چنين رفتار بدي كنيد. [1] .


پاورقي

[1] الرد علي المتعصب العنيد، ص 51. نيز ر. ک. البدء و التاريخ، ج 6، ص 12؛ البدايه و النهايه، ج 8، ص 199 و 200؛ تهذيب الکمال، ص 429 با اندکي اختلاف. پيش از اين نوحه‏سرايي دختر عقيل را به هنگام رسيدن خبر شهادت امام (ع) به مدينه آورديم. جز اينکه برخي مورخان - همان‏طور که نام‏هايشان را پيش از اين آورديم - اين مطلب را پس از رسيدن حرم حسين (ع) نقل کرده‏اند و اين با آنچه گذشت منافاتي ندارد. زيرا اين دو امر ايجابي هستند و اجتماع و تکرارشان در دو زمان منعي ندارد.