بازگشت

شهادت زياد بن عريب همداني صائدي


زندگينامه وي را در بخش مربوط به كساني كه تا شب دهم در كربلا به امام (ع) پيوستند آورديم. نيز ر.ك: ابصار العين، ص 134-135؛ وسيلة الدارين، ص 145، شماره 55. در اين كتاب آمده است كه پدرش، عريب، نيز از صحابه بود؛ و شماري از طبقات نويسان و زندگينامه نويسان مانند عزالدين جزري كه در اسد الغابه و ابن عبدالبر در الاستيعاب و عسقلاني در الاصابه زندگينامه اش را نقل كرده اند. مامقاني نوشته است كه او مردي پرهيزگار بود و شبها را تا به صبح بيدار مي ماند.

كنيه وي ابوعمره [1] و از كساني است كه دوران پيامبر (ع) را درك كرد. ابن نما به نقل از مهران كاهلي - يعني هم پيماني از بني كاهل - نوشته است: من در كربلا با حسين (ع) حضور داشتم. در آنجا مردي را ديدم كه به سختي پيكار مي كرد و به هر طرف حمله مي برد، صفوف دشمن را مي شكافت و آنگاه نزد حسين (ع) بازمي گشت اين رجز را مي خواند:

بشارت باد تو را اي فرزند احمد كه هدايت يافته هستي و بهترين جاهاي بهشت برين از آن توست.

وقتي من درباره اش پرسيدم، گفتند: ابوعمر نهشلي [2] - و به قولي خثعمي - است. آنگاه مردي به نام عامر بن نهشل، يكي از بني اللات بن ثعلبه به وي حمله كرد و او را كشت و سرش را بريد.

گويد اين ابوعمرو مردي شب زنده دار بود و نماز بسيار مي خواند. [3] .


پاورقي

[1] کنيه‏اش را سماوي به همين صورت نقل کرده است.

[2] سماوي در ابصار العين (ص 135) به جاي نهشلي، حنظلي نقل کرده است.

[3] مثير الاحزان، ص 57.