بازگشت

بعد از واقعه


مردمي كه از خداوند روي گردانده بودند تا دنيا را دريابند از هيچ عملي رويگردان نبودند. آنها حتي در به غارت بردن لباسهاي امام نيز بر يكديگر سبقت مي گرفتند، آنچنان كه عده اي بر اساس غارتگري خود، شهره ي خاص و عام شدند و نام آنها با همان شهرت در تاريخ ضبط شد.

فرزندان بحربن كعب تميمي كه لباسهاي امام را از بدن مقدسش بيرون آورده بود بنوسراويل ناميده شدند. فرزندان آنان كه بر پيكر امام اسب تاختند بنو السرج [1] و فرزندان نيزه داري كه سر امام (ع) را حمل مي كرد بنواسنان و فرزندان كسي كه پشت سر نيزه دار تكبير مي گفت بنوالمكبري لقب گرفتند... [2] .

پس از غارت لباسهاي امام، سپاهيان به سوي خيمه ها هجوم بردند؛


لحظاتي تلخ و جانكاه كه زينب كبري بيش از همه تلخي و مخاطرات اين تهاجم وحشيانه را احساس مي كرد؛ چرا كه از يك سو پاسبان خيمه ها بود و از طرف ديگر حفظ جان برادر زاده و امام زمانش را بر عهده داشت.

دختر علي (ع) كه منش و خلق و خوي كوفيان و اعراب را مي دانست بانگ برآورد:

اي عمر بن سعد سپاهيان خود را از تعجيل و شتاب در غارت خيمه ها بازدار! خود آنچه اسباب و زيور آلات است به شما واگذار مي كنيم، مبادا دست نامحرمان به سوي خاندان رسول خدا دراز شود.

تمامي وسايل و زيورآلات حتي گوشواره هاي فاطمه بنت حسين (ع) نيز كه يادگار امام (ع) بود در نقطه اي ريخته شد و پس از آنكه زنان و كودكان در گوشه اي اجتماع كردند، دختر شجاع علي (ع) فرياد زد:

هر كس ميل دارد وسايل دختران علي (ع) و فاطمه (س) را بردارد بيايد. عده اي پيش آمدند و هر چه بود غارت كردند. گروهي به سوي خاندان پيامبر هجوم آوردند و چادر و مقنعه از سر ايشان كشيدند كه عمربن سعد آنها را از اين عمل بازداشت. [3] .


پاورقي

[1] بعضي از آنها نعل اسب خودر را با قيمتي گزاف به مردم فروختند و مردم غافل و تحميق شده با افتخار آن نعلها را بر سر در خانه‏هاي خومد آويزان کردند.

[2] کراجکي، کنزالفوائد، ص 350 - 349، کتاب التعجب، شگفتيهاي تاريخ اسلام آمده است.

[3] انساب الاشراف، ج 3 ص 204.