شمر يا دومين مهره ي سپاه يزيد
او از سياهكارترين و تيره بخت ترين مهره هاي سپاه اموي بود. و بد زباني، فرومايگي، وقاحت، سنگدلي، تعصب كور و رذالت اش زبانزد همگان.
او پرونده ي ننگيني دارد...
شركت در پرونده سازي بر ضد حجر شهيد،
تحريك «عبيد» و «ابن سعد» و سپاه يزيد به كشتن حسين عليه السلام،
ريختن خون هلال بن نافع،
كوشش بي شرمانه در جدا ساختن عباس و برادران مادري اش از حسين،
تصميم به آتش زدن سراپرده ي بانوان حرم پيامبر،
و جنايات هولناك ديگر...
او از كوفه گريخت و در بيابانها متواري بود كه مختار گروهي را براي دستگيريش گسيل داشت.
آنان پس از پي جويي بسيار او را دستگير ساختند و نزد مختار آوردند و او دستور داد وي را به درون ديگي از روغن جوشان افكندند.
و بدينوسيله به ذره اي از كيفر شقاوت هايش رسيد.