بازگشت

نخستين سخنراني پس از قبضه ي قدرت


او وارد قصر كوفه شد و شب را در آنجا سپري نمود و فرداي پيروزي، هنگامي كه مردم را در مسجد گرد آوردند، نخستين سخنراني خويش را بدينصورت ايراد كرد...

ستايش و سپاس از آن پروردگار توانايي است كه به دوستانش نويد پيروزي و سرفرازي و به دشمنانش وعده ي زيان و سرافكندگي داد و اين نويد و وعده را جاودانه و


هماره ساخت و قانون جهانشمولي براي عصرها و نسلها قرار داد. از اين رو هر كس هماهنگ با مقررات او عمل كند، ثمره ي شيرين آن را در اين جهان و جهان ديگر خواهد ديد و هر كس با مقررات عادلانه و انسانساز او مخالفت ورزد، طعم تلخ شقاوت و عصيان خويش را خواهد چشيد و نوميد و سرافكنده خواهد شد و هم به آتش شعله ور درخواهد آمد!

هان اي مردم! براي ما پرچمي برافراشته شد و وقتي مقرر گرديد. و به ما فرمان رسيد كه پرچم را به اهتزار درآوريد و در آن هنگامه ي مقرر و طبق آن شرايط منظم، از پي كار برويد و از مرزهاي مقررات تجاوز نكنيد، و ما به دعوت پيشواي هدايت گوش سپرديم و نداي نداگر روزگار را شنيديم و گام به ميدان عمل سپرديم...

هان اي بندگان خدا! اينك به راه و رسم ما درآييد و بر اساس رشد و هدايت دست بيعت دهيد!

به آن قدرتي كه آسمان را بسان سقفي برافراشته پديد آورد و در زمين دره ها و راهها پديد آورد، سوگند كه پس از بيعت با اميرمؤمنان و دودمان پرافتخار او، هيچ بيعتي از بيعت با ما به رشد و هدايت و بالندگي و سرفرازي و خشنودي خدا نزديكتر نيست.

و آنگاه نخست سركردگان قبايل و اشراف و از پي آنان، توده ي مردم، انبوه انبوه گام به پيش نهادند و با مختار بر اساس:

كتاب خدا،

سنت پيامبر،

خونخواهي خاندان رسالت،

رسيدگي به محرومان و پايمال شدگان

دوستي با اصلاح طلبان

و پيكار با تجاوزكاران

دست بيعت دادند...