بازگشت

آزادي از زندان


«عبدالله بن عمر» كه از بستگان همسر مختار بود تلاش خود را براي آزادي او نزد «ابن زبير» پي گرفت و نامه اي نيز به كارگزاران او در كوفه نوشت و از آنان تقاضا كرد كه وي را آزاد سازند.

دو كارگزار اصلي حكومت كوفه، «عبدالله بن يزيد» و ابراهيم بن طلحه، پس از دريافت نامه «عبدالله بن عمر» و سفارش «ابن زبير» از «حجاز» در مورد رهايي مختار، او را از زندان به دفتر كار خويش در استانداري فراخواندند و ضمن گفتگو خاطرنشان ساختند كه با دو شرط حاضرند آزادش كنند. او پرسيد آن دو شرط كدامند؟

گفتند: نخست سپردن يك ضامن معتبر، و ديگر تعهد اخلاقي و ديني بر اين موضوع كه تا آنان از سوي «ابن زبير» حكومت كوفه را دارند برايشان گرفتاري فراهم نسازد.


مختار پذيرفت و به اصرار آنان سوگند ياد كرد كه اگر به تعهد خويش عمل نكرد در بارگاه خدا موظف باشد كه هزار شتر در كعبه قرباني كند و تمامي بردگانش را آزاد سازد و او پس از آزادي گفت: من لحظه اي از انديشه ي قيام و دست يافتن به آرزوي خويش دست نخواهم شست و هر كاري كه مرا در اين راه ياري كند به آن دست خواهم زد و به تعهدات خويش با آنان عمل نخواهم نمود و در صورتي كه به خواسته ام برسم حاضرم، هم هزار شتر را قرباني كنم و هم بردگانم را آزاد كنم.