بازگشت

به سوي مكه


او از زندان، پيامي به بستگانش فرستاد و از آنان خواست تا بسوي «عبدالله بن عمر» كه شوهر خواهرش «صفيه» بود بروند و از او بخواهند تا وسيله ي آزادي اش را فراهم آورد؛ و آنان نيز «زائدة بن قدامة» را به حجاز گسيل داشتند و از «عبدالله» خواستند تا براي آزادي او از هيچ تلاشي فروگزار نكند؛ و وي نيز نامه اي به يزيد نوشت و از او تقاضاي آزادي مختار را نمود، و پس از چندي پيك يزيد به كوفه آمد و از ابن زياد آزادي وي را خواست.

ابن زياد، مختار را از زندان آزاد ساخت اما به حجاز تبعيد نمود. او به مكه رفت و در آنجا با «عبدالله بن زبير» كه پرچم مخالفت بر ضد نظام پليد اموي برافراشته بود هم پيمان شد و به سود او با سپاه اموي كه از شام آمده بود، سخت پيكار كرد و پس از مرگ «يزيد»، از عبدالله بن زبير بريد و با نقشه و شعار جديدي بسوي كوفه حركت كرد.